کشور متمدن ایران ، با داشتن پتانسیل های و ظرفیت های معدنی و ثروت های فرهنگی وافرو موقعیت استراتژیک و سرزمین جغرافیایی بسیار حساس و مهم بیش از پیش مورد توجه و طمع استعمارگران به ویژه انگلیس بوده و هست.

به گزارش "چغادک نیوز"، کشور متمدن ایران ، با داشتن پتانسیل های و ظرفیت های معدنی و ثروت های فرهنگی وافرو موقعیت استراتژیک و   سرزمین جغرافیایی بسیار حساس و مهم بیش از پیش مورد توجه و طمع استعمارگران به ویژه انگلیس بوده و هست.

روابط ایران وانگلیس در دوره های تاریخی
در اسناد و روایا ت  تاریخی شروع  روابط ایران با انگلیس حدوداً به دوره ی تیموریان  به رشته ی تحریر در آورده است. البته در عهد صفویان نیز روابط تجاری برقرار بوده و بازرگانان انگلیسی در ایران حضور داشتند.
در دوره زندیه کریم خان زند برای رونق تجارت، به نوعی آزادی مطلق تجاری به انگلیس می دهد; به نحوی که در بوشهرنمیتوان برای آنها رقیبی دانست .
در دوره ی قاجار که روس ها دائما"  ایران  را مورد تهاجم قرار می داد فرانسه فرصت را مغتنم شمرد تا ایران را در مقابل رقیب خود انگلیس قرار دهد; لذا در عهدنامه ی فین کین اشتاین ایران در قبال فرانسه متعهد شد که انگلیسی ها را بیرو ن راند و در صورت تمکین نکردن اعلان جنگ دهد; اما انگلیسی ها با سیاست تعاملی و  دوستانه سر جان ملکم را به عنوان سفیر به ایران اعزام کردند; (۱۲۱۵) او توانست امتیازات استعماری زیادی برای دولت خود کسب کند.
ترفند انگلیس ها برای استعمار در ایران
یکی از مکرها و سیاست های  همیشگی انگلیسی ها برای گرفتن امتیاز، جوسازی و،فضاسازی  ارعاب  و ترس بود
لذا در این موقعیت سر هارفورد جونز به ایران آمد و دولت ایران با توجه به بحران های موجود و تهدید روس ها،
مجبور به قبول سفیر انگلیس و رد سفیر فرانسه شد.
تجزیه ایران محور اهداف استعمارگری
استفاده ازشخصیت های کاریزما محلی
آنها همواره سعی در تجزیه ی ایران داشتند، چنان که در جنوب با حمایت از شیوخ منطقه و در کرمان و نواحی سیستان و بلوچستان با حمایت آقاخان کرمانی رهبر فرقه ی اسماعیلیه، قصد جداسازی این مناطق را از خاک کشور داشتند.
 مصداقی دیگر در این خصوص می توان اقدام انگلیس برای انتقال برخی نیروهای خود به جنوب ایران و نفوذ در خلیج فارس و ایجاد رابطه با شیوخ محلی بالاخص امام مسقط، که یکی از چهر های معتمد مردمی و البته غافل بو برشمرد. آنها به این طریق توانستند با اهداف سیاسی که مدنظر داشتند برای مدت ۲ سال فرمان حکومت بندر عباس و جزایر قشم و هرمز و نواحی شمیل و میناب و بندر خمیر را از ناصر الدین شاه برای امام مسقط بگیرند (۱۲۷۲ ق) و پس از وفات امام مسقط فرزندش را تحریک نمودند تا این جزایر را از حکومت ایران جداکند ولی موفق نشدند.
تصرف بوشهر
انگلیسی ها  با نفوذ تجاری در بین قبایل منطقه ی جنوب، قصد تجزیه و جدا کردن این منطقه ی حاصل خیز و سرشار از نفت را داشتند و در این راه جنگ های زیادی در این مناطق به راه انداختند و جنایات بی شماری را مرتکب شدند که از جمله ی آنها جنگ محمّره و تصرف خوزستان و بوشهر و خارک می توان بر شمرد.
جداکردن قسمتی از مشرق ایران
در سال ۱۲۶۰ / ۱۸۶۳ م به بهانه ی تأسیس تلگراف در جنوب ایران برای مرزهای ایران و افعانستان منطق ای  طبق میل خود مشخص کردند و قسمتی از خاک ایران را در مشرق از کشور جدا کردند.
غارت ذخایروسرمایه ملی ایران
انگلیسی ها با شناختی که نسبت به  ناصر الدین شاه جهت علاقه ی وافر به تجدید فراش و سفر به فرنگ  داشت بهره بردند و نهایت سود را برای گسترش چپاول و غارتگری خود بردند و توانستند امتیازات زیادی در جهت غارت ذخایر و منابع ملی و فرهنگی ایران کسب کنند; مثل  تأسیس تلگراف ،بانک شاهنشاهی، خط  راه آهن، استخراج معادن و فلزات و سنگ های گران قیمت و آثار باستانی، کشتی رانی در کارون و استخراج انواع فرآورده های دریایی که با سرمایه ی ملی ایران اجرا می شد و سود آن عاید شرکت های هند و اروپا (انگلیس) می گردید. طبق  معاهده ی پاریس ، معادن نفت و دیگر فلزات در تمام نقاط ایران به انگلیسی ها واگذار می شد.
 استبدادو بی بصیرتی حکام ایرانی زمینه ساز استعمار در ایران
  استبداد حاکم بر ایران نیز در فراهم شدن چنین زمینه ای نقش اساسی داشت; بدین ترتیب که کلید اقتصاد ایران به دست آنها افتاد، به تدریج افسار سیاست نیز به آنها واگذار شد، و در اندک زمانی یکّه تاز ایران شدند و استقلال سیاسی، اقتصادی و نظامی کشور را در دست گرفتند و رسماً ایران را به همسایه ی مستعمره (هندوستان) ملحق کردند و نقشه ی جغرافیایی و استراتژیکی ایران را به سود خود تغییر دادند و برای جدا کردن افغانستان از ایران، جزیره ی خارک و بندر بوشهر و خوزستان را به تصرف خود درآوردند و سرانجام طی تحمیل معاهده ی پاریس (۱۲۷۳ / ۱۸۵۷ م) و به موجب بند پنجم و ششم و هفتم آن، دولت ایران متعهد شد تمام خاک افغانستان را تخلیه و از هر گونه ادعا نسبت به آن پرهیز کند. جدایی افغانستان در دوره ی صدارت میرزاآقا نوری که کاملاً به انگلیسی ها وابسته بود واقع شد. پس از این، در سراسر خلیج فارس و دریای عمان نفوذ دریایی برقرار گردید و تنها راه بازرگانی ایران از طریق دریای آزاد به دست انگلیس افتاد.
در عرصه فرهنگی نیز استعمارگری استعمارگر تاریخ دست از ملت ایران برنداشته است.
به جهت اختصار یاداشت فهرستی و تیتری به برخی از آنها اشاره می شود
۱- حمایت از ترویج و قدرت گرفتن فرقه ی اسماعیلیه و آقاخان کرمانی.
۲- حمایت از تشکیل فرقه ی گمراه بابیت در جنوب ایران، توسط سید علی محمد باب.
۳- تشکیل مجموعه های سرّی نظیر آدمیت و فراماسون، برای جذب نخبگان و بد نام کردن آنها در بین مردم و اجرای اهداف خویش توسط آنها و تأثیر و نفوذ غیر مستقیم در امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور.
۴- سعی در به انحراف کشاندن انقلاب مشروطه ی ایران، نفوذ در بین نمایندگان مجلس مشروطه و سرکوب مبارزان و محافظان مشروطه
۵- تقسیم ایران به سه منطقه و تصرف قسمت وسیعی از خاک ایران طی قرار داد ۱۹۰۵ و ۱۹۱۵٫
۶- تحمیل  قرارداد ننگین ۱۹۱۹ که بر اساس آن ایران رسماً مستعمره ی انگلیس معرفی شد. مفاد بندهای این قرارداد که به امضای وثوق الدوله و هیئت انگلیسی رسید تمامیت ارضی و استقلال سیاسی و اقتصادی و نظامی ایران را به کلی از بین می بُرد. در آمد نفت جنوب، گمرکات و مدیریت اجرایی تمام امور کشوری و لشکری و تعیین فرماندهان نظامی و سایر مسئولین به دست انگلیسی ها افتاد و مجلس مشروطه کاملاً به حاشیه رانده شد; بدین ترتیب انقلابی که صدها نفر از مردم و دانشمندان در راه پیروزی آن به شهادت رسیدند با دسیسه ی استعمارگران انگلیسی کاملاً منحرف و باطل شد.
۷- با به قدرت رسیدن رضا خان میر پنج، که بی تردید عامل انگلیس بود، سرکوب قیام ها و نهضت های مردمی ایران آغاز شد و شعایر مذهبی مورد هجوم قرار گرفت و علمای وارسته ای چون مدرس، کاشانی و… منزوی شدند یا به شهادت رسیدند.

– ادامه توطئه استعمارگری پس از پیروزی انقلاب و اقتدار حاکمیت ایران
 بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، کشور انگلیس منافع استعماری خویش را در ایران از دست داد; بنابراین امری عادی است که آنان نگذارند این منافع ارزشمندی که در ایران وجود دارد از دستشان خارج شود.بی شک هر اتفاقی که در ایران رقم خورد اعمال نظر واقدام عملی میکند در این جا به طور مختصر به برخی از دخالت های آنها اشاره می شد   بنابراین  تلاش می کنند  وضعیت را  در ایران به گونه ای دنبال کنند مجدداً به اهداف استعماری خویش نایل شوند.  
در مقاله ی «انگلیس، یک بار دیگر خیانت» آمده است: «فعالیت های خصمانه ای که پس از تعیین سفیر جدید انگلیس در تهران علیه جمهوری اسلامی آغاز شده است نشان می دهد که دولت مردان انگلیس هم چنان خواب تجدید مداخلات استعمارگرانه و قدیمی خود را در ایران می بینند و برای فرمان روایی مجدد بر کشوری که از زمان قاجاریه تا آخرین روزهای حکومت رژیم فاسد پهلوی بر آن فرمان روایی می کردند، وسوسه می شوند. دولت انگلیس در سال های گذشته تلاش کرده است همان راه قدیمی خود را در پیش بگیرد و به شکل های مختلف به خیانت های خود علیه ملت ایران ادامه دهد و با انقلاب و نظام جمهوری اسلامی دشمنی و کینه توزی نماید.
تعطیلی لانه جاسوسی امریکا
«انگلیس  به  درخواست آمریکا در سال ۱۳۵۹ به جهت  تعطیل شدن لانه ی جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان انقلابی رابطه اش با ایران را قطع کرد.
حمایت از سلمان رشدی
  عدم رابطه جمهوری اسلامی ایران  با انگلیس تا سال ۶۷ به مدت ۸ سال ادامه داشت. سپس به محض از سرگیری روابط با ایران، آنها پس از تنها سه ماه بازگشایی روابط علناً پشت سر سلمان رشدی مرتد قرار گرفتند و با سلاح وی به مقدسات اسلامی اهانت نمودند،که همن عامل باعث قطع شدن دوباره روابطایران با انگلیس خبیث شد
حمایت از صدام
حمایت نظامی انگلیسی ها از عراق شاید تا پیش از اظهار نظرهای سیاستمدارنشان و مجامع بین المللی برای افکار عمومی قابل هضم نبود اما امروزه که انگلیسی ها خود نیز به آن اعتراف و بعضاً آن را اشتباه قلمداد می نمایند موید اقدامات سخیف و خبیث روباه پیر است .
در گزارش ۲۰۰۰ صفحه ای قاضی اسکات به پارلمان انگلیس در سال ۱۳۷۵  آمده است که ،بر خلاف تعهدات بین المللی مبنی بر عدم تأمین تسلیحات طرفین درگیر، انگلیس مقادیر زیادی اسلحه ی غیرمتعارف به ارزش میلیاردها دلار به عراق فروخته است.
یا در جایی دیگر در سال ۱۳۸۱ مخالفان جنگ علیه عراق در لندن اسنادی را منتشر کردند که در  بخشی از این اسناد شامل گاه شمار یک سلسله رویدادهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بین سال های ۱۹۸۰ ـ ۱۹۸۸ است، نشان می دهد که در آن سال ها آمریکا و انگلیس نه تنها عراق را در جنگ علیه ایران یاری می دادند بلکه در برابر استفاده ی صدام از تسلیحات شیمیایی علیه سربازان ایران نیز سکوت می کردند.
دخالت در انتخابات
انتخابات مجلس هفتم
اظهار نظرهای گاه و بی گاه و علنی و غیرعلنی شفاف و دوپهلو  درخصوص  نتایج انتخابات ایران نیز از مصداق های بارز  دخالت های انگلیس در ایران است .
به طور نمونه،می توان به اظهارات وزیر خارجه ی  وقت انگلیس، جک استراو (که چندی پیش با پهن کردن فرش قرمز عده ای به ایران دعوت می شود) ، بعد از اعلام نتایج انتخابات مجلس هفتم اشاره کرد:
 «انتخابات هفتمین دوره ی مجلس شورای اسلامی ایران یک انتخابات ناقص بود. همه می توانند به راحتی قضاوت کنند که این انتخابات از ابتدا مشکل داشت»
انتخابات رریاست جمهوری ۸۸
این انتخابات که دیگر این کشور نقاب از چهره برداشت از نوشتن  سناریو تا تشکیل اتاق فکر تا  حمایت و هدایت فتنه گران و آشوب طلبان تا دخالت های صریح رسانه ای و بین المللی تنها گوشه ای از عنایات روباه پیر به این کشور است.
دخالت در مسائل هسته ای
یکی از دخالت های اخیر انگلیس دخالت در مسائل هسته ای ایران است. این کشور بارها و بارها  با فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران مخالفت کرده وسعی می کند  با اقدام های خود چه به شکل تحریم چه به شکل ترور زمینه ی پیشرفت دانشمندان ایرانی را با مشکل مواجهه کند.
در پایان این مقاله  کوتاه سوالی در ذهن خطور می کند که کشوری با این همه سابقه ی خباثت و خیانت و دخالت جسارت و  استعمارگری در برابر ملتی متمدن و متحول و متدین و چگونه باید برخورد کرد
باید چشم به همه آن اقدامات ذلت بار بست یا مقاومت و ایستادگی تا پایان سلطه پذیری استعمارگری این استعمارگر نحیف و ضعیف انتخاب نمود .پاسخش با شما .وسوگند با ما و شما که ((مردم و جوانان غیور ایران با رهبری روحانیت آگاه  بالاخص رهبربصیرمان  و یا  به قول  روزنامه آمریکایی usa toda )ابرحریف)  و با کمک اساتید متعهد حوزه و دانشگاه دست از مبارزه و مقاومت نخواهیم کشید و تمام این قضایا را معلول دخالت انگلیس خبیث و سیاست های دد منشانه آمریکای ضعیف و هزینه های هنگفت رژیم کودکش کثیف دانسته و در این پیچ تاریخ آنها را به قعقرا روانه خواهیم ساخت.

محمد شهبازی کارشناس ارشد حقوق بین الملل