true
روز نهم دى برخاسته از بصیرت است، از دشمنشناسى است، از وقتشناسى است، از حضور در عرصه مجاهدانه است.
به گزارش "چغادک نیوز"،
مردم ایران در سال ۸۸ احساس کردند اقداماتی خلاف قانون و مقررات انجام میشود که امنیت نظام جمهوری اسلامی را به خطر انداخته است و با این احساس خطر به میدان رفتند و به فتنه ۸۸ پایان بخشیدند.
در آن اواخر گزارشهای مستندی در این جهت دریافت شد که توطئههای زیادی شکل گرفته است. از جمله شکلگیری کمیتهها یا تشکیلاتی که به زعم خودشان میخواستند نظارت بر انتخابات را شکل دهند، یا دستورالعملهای تشکیلاتی که برای خارج از نظارت قانونی در نظر گرفته بودند وهمه اینها حاکی از این بود که یک توطئه در شرف انجام است و خوشبختانه در این زمینه اطلاعرسانی شد و در آن مورد نهادهای مختلفی که ذیربط بودند تلاشهایی در این جهت انجام دادند.
فتنه ۸۸ از جمله وقایعی بود که باید از ابعاد و زوایای مختلف به آن پرداخت تا زوایای پنهان آن برای مردم به صورت شفاف آشکار شود:
پس از انتخابات سال ۸۸ جریان های معاند نظام مقدس جمهوری اسلامی و برخی مزدوران و فریب خوردگان داخلی سعی در القای بحث تقلب گسترده در انتخابات را داشتند.هر چند به صورت منطقی کسانی که مدعی تقلب بودند , می بایست در فرصت های قانونی که وجود داشت و حتی تمدید نیز گردید , دلایل و مستندات خویش را مطرح می نمودند , که نه تنها چنین نکردند بلکه با طرح مسائلی غیر مرتبط بر التهاب آفرینی و سوء استفاده دشمنان افزودند و تا کنون که چندسال از انتخابات می گذرد نیز دلیل و مدرکی که ثابت کننده تقلب گسترده باشد ارائه نکرده اند! در ادامه به صورت مختصر برخی از ادعاهای بدون دلیل معترضین اصلاح طلب بررسی می گردد :
در روز ۲۳ خرداد ۸۸ و ساعاتی پس از اعلام اولیه نتایج انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، یکی از نامزدهای معترض با انتشار بیانیهای، به نتایج انتخابات اعتراض کرد و نتایج اعلام شده را ناشی از «شعبدهبازی و صحنهآرایی» نامیده و شب قبل از آن و زمانی که هنوز رایگیری در جریان بود نیز، نامبرده خبرنگاران را به محل ستادش دعوت کرد و خود را پیروز قطعی انتخابات می خواند.
مراجع مختلف رسمی، حقوقی و رسانهای از ایشان درخواست کردند تا مدارک و مستندات ادعای خود درباره تقلب گسترده در انتخابات را ارایه کنند.
اما آنچه ایشان ارایه کردند، تنها شواهدی از تخلف در انتخابات بود که به هیچ وجه تناسبی با تهمت بسیار بزرگ ایشان به حدود ۴۵۰ هزار مجری و ناظر انتخابات نداشت.
خلاصه آنچه وی به عنوان مدرک ادعای بزرگشان (جابجایی ۱۱ میلیون رای و تقلب گسترده و موثر در انتخابات ۲۲ خرداد) ارایه کردند به طور خلاصه چنین بود که اولا آقای احمدینژاد در تبلیغات انتخاباتی دروغ گفت، ثانیا با پرداخت سهام عدالت، رای کم درآمدها را خرید، ثالثا صندوقهای سیار زیاد بود، رابعا به برخی شعبهها تعرفه کم یا دیر رسید و… از این قبیل.
درباره این شواهد باید گفت اولا مسوولان اجرایی و نظارتی انتخابات به تفصیل پاسخ تک تک این دلایل را ارایه کردند. ثانیا درباره تهمت دروغگویی به آقای احمدینژاد لازم به یادآوری است که خود کاندیدای مزبور در تبلیغات کتبی و تلویزیونی انتخاباتیشان مرتکب این گناه بزرگ شدند و در موضوع اعلام ۳۰۰ میلیارد دلاری درآمد نفتی و نیز موضوع برداشتهای دولت نهم از حساب ذخیره ارزی ، علنا و صریحا دروغ گفتند. آنچه نامبرده ادعا کرد، شعبده بازی و تقلب حداقل ۱۱ میلیون رای به نفع رقیباش بود ولی شواهدی که برای ادعای بزرگ خود ارایه کرد، صرفا تخلفاتی را در جریان تبلیغات و فرایند برگزاری انتخابات نشان میداد.
نامبرده در روز ۲۳ خرداد ۸۸ ادعا کرد نتیجه انتخابات شعبده بازی و صحنهآرایی بوده است. ایشان برای اثبات این تهمت باید با استفاده از گزارشهای ۴۰ هزار ناظر خود بر سر صندوقهای رای گیری مدارکی ارایه میداد که نشان دهد نتیجه ۴۰ میلیون رایی که روز ۲۲ خرداد در سراسر کشور به صندوقها ریخته شد، با آنچه وزارت کشور اعلام کرد، متفاوت بوده است.
لازم به یادآوری است که طبق قانون انتخابات، مسوولان اجرایی و نظارت شعبههای اخذ رای که اغلب معلمان مدارس هستند، موظفند بلافاصله پس از اخذ رای، پلمپ صندوقها را باز کنند، آرا را بشمارند و نتیجه آرا را در فرم مربوطه نوشته و صورتجلسه را امضا کنند.
در انتخابات ۲۲ خرداد، ۴۵۷۱۳ صندوق وجود داشت و سر هر صندوق به طور متوسط حدود ۱۱ نفر عوامل اجرایی و نظارت حضور داشتهاند و (جمعا حدود ۴۵۰ هزار نفر که اغلب معلم بودهاند) و صورتجلسه ها را امضا کردند.
در انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ برای اولین بار در طول تاریخ انتخابات ۳۰ سال گذشته، وزارت کشور، آمار تک تک صندوقها را اعلام کرد!در واقع آنچه کاندیدای معترض باید ثابت میکرد، این بود که ارقامی که حدود ۴۵۰ هزار معلم نیمه شب جمعه شب و بامداد شنبه ۲۳ خرداد در ۴۵۷۱۳ صندوق نوشتند و امضا کردند با آنچه وزارت کشور اعلام کرد، متفاوت بوده است. با وجود ۴۰ هزار ناظر اختصاصی آقای موسوی بر سر صندوقها و حدود ۴۵۰ هزار معلمی که وزارت کشور برای اجرای انتخابات بکار گرفت، اثبات تقلب در انتخابات اگر واقعا اتفاق افتاده بود کار سختی نبود.
قابل قبول است که نامبرده در مورد صندوق هایی که ناظر نداشته اند دارای شک و شبهه باشد. این شک کاملا معقول و منطقی است. اما راه حل برطرف شدن آن این است که ایشان خواستار بازشماری تعدادی از این صندوقها بصورت تصادفی شوند و نتایج آنها را با صندوقهایی در همان منطقه و شهر مقایسه کنند که در آنجا ناظر داشته اند و ببینند که آیا چنان تفاوت فاحشی وجود دارد یا خیر! قطعا ایشان می دانند که برای آنکه ۱۰ میلیون رای جابجا شود بطور متوسط ۱۰ هزار صندوق می بایست کاملا دارای آراء واژگون شده باشد. شناسایی و پیدا کردن این ۱۰ هزار صندوق اصلا کار دشواری نیست!
البته اسناد نشان می دهد بسیاری از فعالان در این پروژه بخوبی می دانستند که در انتخابات تقلبی نشده اما در منزل برخی متهمان و ستادهای انتخاباتی، اسناد جعلی با هدف القای اتهام تقلب و تشویش اذهان عمومی به دست آمده که نشان می دهد مدت ها قبل از انتخابات روی این پروژه کار گسترده شده است.
به همین دلیل عده ای از متهمان اصلاح طلب همچون محمدعلی ابطحی عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز، محسن صفایی فراهانی عضو شورای مرکزی حزب مشارکت و عبدالله رمضان زاده عضو شورای مرکزی حزب ،بهزاد نبوی عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، محسن میردامادی دبیر کل حزب مشارکت، امین زاده عضو شورای مرکزی حزب مشارکت، محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران جهت رسیدگی به اتهامات در دادگاه حضور یافتند و اقدام علیه امنیت ملی از طریق حمله به مراکز نظامی و انتظامی؛ ضرب وجرح ماموران و نگهداری و استفاده از سلاح و مهمات جنگی از جمله اتهامات کسانی است که به عنوان اغتشاشگر در دادگاه حضور داشتند.
در همین راستا محمدعلی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز در نشستی خبری که پس از جلسه دادگاه برگزار شد، از هاشمی به علت انتقام گیری از احمدی نژاد و نیز از سید محمد خاتمی به علت همنوایی و همصدایی با موسوی با توجه به شناختی که از قدرت نظام و رهبری داشت، گله کرد و گفت: معتقدم که خاتمی حق نداشت همه جریان بزرگ و تاریخی اصلاح طلب را پای موسوی قربانی کند. وی افزود: تقلب اسم رمزی برای همه این آشوب ها بود و این را از قبل هم اعتقاد داشتم که این توهمات در موسوی وجود دارد. ابطحی با تاکید بر اینکه موضوع تقلب دروغ بود افزود: تقلب موضوعی بود تا آشوبها شکل گیرد!!
جای تاسف دارد که زمانی که مردم در صحنه بودند و به نامزد مخالف بعضیها رای دادند و دشمنانی سعی داشتند انقلاب را بدون پشتوانه مردم نشان دهند بعضی نهتنها از رأی مردم حمایت نکردند، بلکه حیثیت بینالمللی نظام را نیز زیر سؤال بردند…
فتنه ۸۸ را باید از یک مصاحبه آغاز کرد، مصاحبهای که یک روز پیش از انتخابات میرحسین موسوی با مجله تایم آمریکا انجام داد.
وی در این مصاحبه پیش از حضور مردم پای صندوقهای رای از پیروزی بلامنازعش در انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ خبر میدهد.
هنگامی که از وی درباره اقبال مردم به رقیب انتخاباتیاش پرسیده میشود موسوی با صراحت کلام میگوید؛ تغییرات از مدتها قبل به نفع وی آغاز شده است و هیچ عقبگردی در کار نیست.
این صراحت بیان موسوی و بیان این جمله که هیچ راه بازگشتی وجود ندارد و همه چیز به وی و پیروزیاش در انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ ختم میشود از وجود حس دیکتاتوری قوی در وی حکایت میکند.
فتنه ۸۸ و درک واقعیتها درباره این وقایع را باید به صورت جزء به جزء مطالعه کرد به طوری که میتوان با مطالعه دقیق آن به این نتیجه رسید که حضور عناصری همچون اردشیر امیرارجمند در ستاد میرحسین موسوی اتفاقی به یک باره نبوده است، عنصری که از طریق برادرش در ستاد شورای ملی مرتبا فتنه ۸۸ را مدیریت میکرد، نقش تاثیرگذاری در وقایع سال ۸۸ داشت.
عدم اصلاح رفتار موسوی و کروبی از مهمترین نکاتی است که باید به آن اشاره کرد به طوری که شاهد بویم در ۲۶ بهمن سال۹۲ آنها دوباره مردم را برای حضور در خیابانها دعوت میکردند و این سبب میشود که ناامیدی مردم و مسئولین از این دو به قطعیت برسد و به این درک واقعی دست پیدا کنیم که حصر کمترین چیزی بوده است که نظام برای آنها در نظر گرفته است.
فعالیتهای این دو فرد در جریان انتخابات سال ۸۸ سبب شد که آنها برای همیشه از اذهان عمومی پاک و راهی برای بازگشت به میان مردم نداشته باشند، از این رو به طور حتم نهتنها موسوی و کروبی، بلکه وابستگان به آنها نیز که هنوز درباره سال ۸۸ و وقایع آن هیچگونه تبری نجستند باید بدانند که مردم راهی را برای بازگشت دوباره آنها باز نخواهند کرد و سودای آنها برای حضور در صحنه قدرت و کشور یک رویاست که هیچگاه به واقعیت تبدیل نمیشود.
البته لازم به ذکر است مردم ایران که جمهوری اسلامی تکیهاش به آنها است آقای خاتمی را جدای از جریان فتنه نمیدانند، چراکه خاتمی جاده صاف کن فتنه و مقوم شورشها و یکی از اضلاع مثلث فتنه است و الان نیز در کانون خود مشغول تطهیر و برائت فتنهگران است.
او باید پاسخ دهد که چرا استانداردهایش دوگانه است؟ زمانی که مردم به او و همفکران او رأی میدهند خوب میشوند و وقتی به جناح مقابل رأی میدهند بد هستند؟
امروز نشریات زنجیرهای میکوشند به تصور اینکه حافظه تاریخی مردم ضعیف است آهسته آهسته از موضوع فتنه حساسیت زدایی کنند و در حقیقت دارند افکار عمومی را تست میکنند.
کسانی که عکس امام را پاره کرده و به ولایت فقیه توهین کردهاند جایی در دل مردم ندارند، هرچند که بکوشند در فضای آزاد مطبوعات خود را محبوب نشان دهند اما بدانند که تاثیری در اراده سیاسی مردم نداشته چراکه مردم راهی را که رهبری به آنها نشان دهد طی خواهند کرد.
اکنون که چندسال از آن روزها میگذرد، دیگر بحث تقلب در انتخابات موضوعیت ندارد چرا که معلوم شده ایشان دلیلی برای اثبات آنچه ادعا کرد در اختیار نداشته و ندارد! امروز,پس از آن ادعای فاجعه آمیز و تهمت بزرگ به حیثیت ملی و شرافت ۴۵۰ هزار مجری و ناظر انتخابات و حوادث تلخ و تکان دهندهای که پس از آن به وقوع پیوست، نامبرده باید به وجدانش ، به افکار عمومی و البته به مدعی العموم پاسخ دهد که چرا با آن جدیت و حرارت ، تهمتی را مطرح کرد که دلیلی برای اثبات آن نداشت و چرا با پافشاری بر ادعای توخالی خود، جوانانی پاک و حقیقت طلب را برای اعتراض به تهمتی موهوم، تحریک و تهییج کرد؟
منبع:حامیان ولایت
false
true
false
true