- 04 دی 1393
- اخبار چغادک
- کد خبر 34667
- ایمیل
- پرینت
true
true
true
false
false
true
true
true
سایز متن /
true
تا چندین هفته دیگر مدیریت اصغر حصیری بر ادارهکل آموزش و پرورش استان بوشهر یک ساله می شود و با توجه به این موضوع پایگاه اطلاع رسانی سپاس تصمیم گرفت تا دفترچه مدیریت حصیری را ورق بزند.
به گزارش "چغادک نیوز"،به نقل از "سپاس"، اواسط دی ماه ۹۲، درست زمانی که موج تغییرات مدیریتی دولت به اوج خود می رسید، تشکیلات آموزش و پرورش استان بوشهر نیز محیای آمدن مدیری جدید شده بود تا خلیل رضایی کلیدها را به اصغر حصیری تحویل دهد. رئیس دانشگاه علمی کاربردی شهرستان کنگان این بار سمت بالاتر و حساس تری مانند "مدیرکل آموزش و پرورش استان بوشهر" را عهده دار شد. مسئولیتی که با تربیت نیروی های جوان، ارزشی و متعهد بی شک فعالیت هایش از چشم آیندگان دور نخواهد ماند.
تا چندین هفته دیگر مدیریت اصغر حصیری بر ادارهکل آموزش و پرورش استان بوشهر یک ساله می شود و با توجه به این موضوع پایگاه اطلاع رسانی سپاس تصمیم گرفت تا دفترچه مدیریت حصیری را ورق بزند. البته بررسی کامل اقدامات وی در یک مقاله ممکن نیست اما با رعایت اختصار سعی می شود مواردی ذکر شود.
برگ اول: بازی مار و پله بین استاندار و مدیرکل
می توان از اولین حاشیه سازی حصیری پس از نشستن بر مسند مدیرکل درگیری با استاندار را نام برد که باعث شد تنها پس از گذشت دو ماه از انتصاب وی، دامنه این بحث ها به رسانه ی ملی نیز برسد. درگیری هایی که پس از مدتی نشان داد نه بر سر توانایی یا شایستگی، بلکه فقط به دلیل لج و لجبازی دو مقام استانی بوده که در پایان هیچ سودی عاید مردم نکرد. نکته ای که بر عمیق بودن این اختلافات دامن می زد این بود که بحث ها تنها با حضور معاون وزیر آموزش و پرورش ختم به خیر شد و الا مشخص نبود تا کی فرهنگیان استان باید به تماشای این رفتارها به نظاره می نشستند.
این غائله زمانی آغاز شد که مدیرکل آموزش و پرورش بدون هماهنگی با استاندار، حسین بستانی را به عنوان مدیر آموزش و پرورش شهرستان دیلم منصوب کرد. پس از مدتی خبر رسید بستانی بنا به دلایلی از مدیریت خود استعفا کرده و دیری نگذشت که دوباره برخی از رسانه ها اعلام کردند که استعفایی در کار نبوده و مدیرکل بنا به خواسته استاندار وی را عزل کرده است!
همگان فکر می کردند که دیگر ماجراها به پایان رسیده است اما باز خبر از برگزاری معارفه بستانی به گوش رسید. سریال عزل شدن و نصب شدن مدیر جدید دیلمی، -که بیشتر به مانند بازی مار و پله بود!- باعث شد که حسین بستانی دو بار جهت نشستن بر کرسی مدیریت معارفه شود! در آخرین مراسم معارفه(!) که با عدم دعوت از رضا عبدالهی همراه بود حتی کوچکترین تکریمی از مدیریت پیشین آموزش و پرورش شهرستان دیلم نشد.
برگ دوم: انتقاد پذیری و حفظ آرامش
یکی از اقدامات مدیرکل که انتقاد برخی روحانیون و فرهنگیان را برانگیخت، سخنان وی در مراسم تودیع و معارفه مدیر آموزش و پرورش دشتی است که از چهارچوب ادبیات یک شخص فرهنگی به دور بود. عبدالحسین مصلح امام جمعه خورموج با ابراز چند جمله قصد توصیه به مدیرکل و مدیر جدید اداره آموزش و پرورش استان دشتی داشت که این اقدام با پاسخ های تند حصیری آن هم فقط دقایقی پس از صحبت های مصلح همراه شد. مصلح خطاب به احمد طیبیان اظهار کرد: "ما در این مدت آقای طیبیان را کمتر دیده ایم ولی امیدواریم بعد از این تعامل بیشتری داشته باشند و بیشتر ایشان را ببینیم." سپس حصیری در واکنش به این عبارت امام جمعه خورموج عنوان داشت: " اگر آقای طیبیان (مدیر فعلی آموزش و پرورش دشتی) دیده نشده شاید مشکل از ما بوده و در این هشت سال ما دیده نشدیم، ما که اهل کشور و این خاک هستیم به هیچ جرم و کار نکردهای دیده نشدیم."
حال نکته ای که مطرح می شود این است که حتی اگر دستی در کار بوده است تا شما را از مسئولیت و کار کنار گذاشته باشد، آیا با این شیوه برخورد آن هم با مخاطب قرار دادن فردی که شخصیت معنوی وی بین مردم پدیدار است، مشکلی حل می شود؟ از ادبیات شما دریافت می شود که به دلیل –به گفته خودتان- هشت سال کنار گذاشته شدن، حرف های زیادی در دل داشتید، اما به راستی تحمل توصیه ای در قالب یک عبارت آن قدر برای شما سخت بود که نتوانستید کمی ملایم تر به آن واکنش دهید؟
برگ سوم: مدیر تازه منصوب، چفیه را از گردن دانش آموزان خود کشید
مدیر یکی از مدارس شهر بوشهر که دانش آموزان آن اغلب از فرزندان رزمندگان هشت سال دفاع مقدس هستند، با برخورد لفظی و تحقیر دانش آموزان جوان خود مقابل همکلاسی هایشان، به زور چفیه های آنان را از گردنشان کشید. این دانش آموزان به مناسبت هفته بسیج دانش آموزی و استقبال شهدا چفیه به گردن انداخته بودند تا عشق و علاقه خود را به دفاع مقدس نشان دهند. چفیه انداختن این دانش آموزان با اعتراض مدیر مدرسه روبرو شده و مدیر محترم به یکی از این دانش آموزان تذکر داده بود که چفیه را از گردن خود بردارد زیرا این کار نقض قانون است!
فردای همان روز چهار تن از این دانش آموزان با چفیه در مدرسه حاضر و این بار با برخورد بسیار بد معاون مدرسه مواجه شدند. آقای معاون نیز در یک اقدام دور از انتظار یک به یک چفیه ها را از گردن این جوانان در می آورد اما یکی از بچه ها مقاومت کرده و کار بالا می گیرد.
پس از این اقدامات معاون و مدیر مدرسه که انتشار گسترده ای در رسانه های استان داشت، انتظار می رفت مدیرکل حداقل برخورد را با مدیر و معاون مدرسه مربوط صورت دهد و آن را به اطلاع مردم و رسانه ها برساند، اما پس از مدتی این ادارهکل، پایگاه اطلاع رسانی سپاس را به دروغگویی و تهمت زدن محکوم کرد و برخلاف انتظارها هیچ گونه اقدام قابل توجهی جهت پیگیری حقوق تضعیف شده دانش آموزان انجام نداد. ادارهکل در پاسخ به سپاس اطلاعیه ای منتشر کرد و این پایگاه خبری در بخشی از جوابیه خود نوشت:
«در این جوابیه (اداره آموزش و پرورش شهرستان بوشهر) آمده است که این رسانه می خواهد نان سیاسی خود را در فضای تشویش اذهان عمومی بخورد، حال قابل توجه است که همه مردم می دانند که نان سیاسی را چه افرادی می خورند. اگر این رسانه می خواست نان خور سیاسیون باشد قطعاً نباید به طرفداری از چند دانش آموز مظلوم بسیجی قلم می راند و به گفته خودتان باید به طرف شما می آمد! نکته ای که مطرح می شود این است که شما تشویش اذهان عمومی را از کدام قسمت متن خبر برداشت کرده اید؟ و کجای چفیه انداختن در تضاد و تقابل با ارزش های دانش آموزی است که شما دفاع از دانش آموزان را تشویش اذهان عمومی می دانید؟»
برگ سوم: خلاقیت حصیری گل کرد؛ انتصاب مدیر آموزش و پرورشی که حتی فرهنگی هم نبود
اواخر مردادماه بود که در سعدآباد شاهد شیوه ای خلاقانه در عزل و نصب بودیم که در این دوره از آموزش و پرورش خیلی عجیب به نظر نرسید. این اتفاق باعث بی احترامی به جایگاه معلمی در استان گردید که برای چندمین بار در زمان حصیری روی داد.
پیش از ظهر یکی از روزهای کاری از ادارهکل آموزش و پرورش استان با مدیر اداره آموزش و پرورش سعدآباد تماسی گرفته می شود مبنی بر اینکه تعدادی از مسئولین ادارهکل، قصد رفتن به آن منطقه را دارند و گفته می شود حتی دلیل آمدن را نیز توضیح نداده بودند. بعد از رسیدن به سعدآباد معلوم می شود که مدیرکل آموزش و پرورش حضور ندارد و جای وی دانشفر معاون سواد آموزی او به همراه بختیاری آزاد یکی از مشاوران حصیری آمده اند. گفته می شود که بدون هماهنگی قبلی و بدون این که روسای مدارس و ادارات را مطلع کنند و یا جلسه تودیع و معارفه ای در خور شان برگزار کنند، اظهار داشتند که برای عزل امیری زاده و واگذاری مسئولیت به احمد حاجب آمده اند!
لازم به ذکر است که احمد حاجب قبلا از نیروهای آموزش و پرورش بوده است ولی از مدت ها پیش از انتصاب به آموزش عالی منتقل شده بود و در دانشکده امام خامنه ای مشغول به کار بوده است. این در حالی است که در سعدآباد ۳۰۰ فرهنگی و معلم وجود دارد و جای داشت که از بین همین فرهنگیان و معلمان فردی که با سیاست های آموزش و پرورش، طرح های تحولی این نهاد گسترده و با برنامه های جدید و نوین آموزش و پرورش آشنایی دارد انتخاب می گردید. این اقدام آقای مدیرکل در کنار رفتارهای دیگر وی با فرهنگیان هم استانی نشان داد که خلاف صحبت های پیشین خود در رابطه با حفظ احترام فرهنگیان، حضور پیدا کردن در مراسم تکریم یک مدیر در اداره متبوع خود چندان اهمیتی برای حصیری ندارد.
برگ چهارم: مشاوری که از مدیر خود سبقت می گیرد
حصیری در یک سال مدیریت خود نشان داد هر گاه که مجال برای کش و قوس های رسانه ای و سیاسی باشد پایه ثابت آن خواهد بود. به همین ترتیب یکی از افرادی که برای درگیری رسانه ای برگزید خلیل رضایی مدیرکل پیشین آموزش و پرورش استان بوشهر بود که باعث واکنش رضایی و انتشار جوابیه توسط وی شد. پس از اظهار عبارت "ما میراث دار خرابه ای بودیم که ۵۷ میلیارد تومان بدهی اداره کل و رتبه های آخر استان در کنکور از آن جمله بود" از سوی اصغر حصیری، مدیرکل پیشین بیانیه ای طولانی در رابطه با اقدامات و کارنامه خود در رسانه های استان منتشر کرد.
پس انتشار یادداشت رضایی، رضا معتمد مشاور مدیرکل کنونی در نوشته ای در قامت یک مدافع تمام قد، مطالبی تامل برانگیز را مطرح نمود که بخشی از آن به شرح زیر است:
«در میان پاسخ طویل آقای رضایی آن بخشش که متوجه اعتراض به عزل و نصب های مدیر فعلی بود، برایم جالب آمد، آقای مدیر کل سابق ضمن این که از انتصاب های سیاسی و جناحی مدیر کل فعلی و کنار گذاشتن مدیرانی که به گفته او چهل درصدشان از نیروهای جبهه رفته و جانباز بوده اند، ناراضی است، از نحوه جابجایی مدیران نیز گلایه کرده و حتی پا را فراتر گذاشته و مدیر کل فعلی را به بی تقوایی و بی انصافی منسوب کرده است. گویی که در تمام طول حیات اجتماعی و سیاسی خویش شاهد چنین وضعی نبوده است. به اعتقاد صاحب این قلم به کارگیری مدیران از طیف سیاسی همسوی دولت اگر با رعایت اصولی چون توانمندی و شایستگی همراه باشد، نه تنها مذموم نیست بلکه از آن روی که به هماهنگی های بیشتر در ارکان مدیریت می انجامد و خواست انتخاب کنندگان دولت جدید را برآورده می کند، می تواند مفید و تزریق کننده توان و انگیزه بیشتر برای خدمت هم باشد.»
انتخاب و انتصاب مدیران همراه دولت و برنامه ها و سیاست های آن از بدیهیات و حق طبیعی هر دولت می باشد و یقینا مدیرکل سابق در جوابیه خود، اعتراضی به این موضوع نداشته بلکه صرفا به استناد فرمایش مقام معظم رهبری در قالب پرسش اشاره ای به این موضوع نموده است. علاوه بر آن، آنچه معتمد در خصوص شاهکار خود(!) یعنی تشکیل کمیته ی انتصابات در ادارهکل مطرح نموده در هر دستگاه و اداره ای چنین کمیته ای وجود دارد و در سال های گذشته نیز وجود داشته است، ولی با حفظ شأن و حرمت گزینه ها، کاملا محرمانه، با هزینه ی کمتر و در نهایت با حضور شخص مدیرکل جلسات تودیع و معارفه آبرومندانه برگزار می گردید نه همانند آنچه امروز در گوشه و کنار شاهد آن هستیم.
برگ پنجم: تنبیه دانش آموزان گناوهای با لوله پولیکا
در این ماه که گذشت خیلی ها گمان می کردند که با نزدیک شدن به یک ساله شدن حضور اصغر حصیری در ادارهکل به عنوان مدیر، وی دیگر ملایمت ها را کنار گذاشته است و با جدیت تمام به برخورد با کسانی که قصد دارند وجهه فرهنگیان استان را تخریب کنند به پا می خیزد. برخی از فرهنگیان نزدیک به حصیری، اذعان داشتند که پس از ماجرای کشیدن چفیه از گردن دانش آموزان، وی خط و نشان خود را با مدیران کشیده است و دیگر اتفاقاتی از این دست رخ نخواهد داد اما، در چند هفته اخیر دو مورد تنبیه بدنی در مدارس شهرستان گناوه گزارش شد. آخرین مورد آن تنبیه دانش آموزان یک کلاس در گناوه با لوله پولیکا بود که با رسانه ای شدن این خبر توسط سپاس، این خبر به سوژه ای ملی تبدیل شد و برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز به آن واکنش نشان دادند.
ماجرا از این قرار است که در یکی از مدارس گناوه وقتی معلم در کلاس حاضر می شود تا ارزشیابی را از دانش آموزان صورت دهد، متوجه می شود که اغلب آنان در وضعیت مطلوب درسی قرار ندارند. همین دلیل کافیست تا معلم مربوطه –که مدیر مدرسه نیز است- همه دانش آموزان آن کلاس را به حیاط مدرسه ببرد و تک به تک آنان را تنبیه بدنی کند! در پی این تنبیه حال یکی از دانش آموزان به شدت رو به وخامت می رود، طوری که اثرات آن روی دست های وی روز به روز نمایان تر می شود. طبق گفته یک منبع آگاه در گناوه، بعد از این حرکت ناپسند، دانش آموزان توسط معاون مدرسه در رابطه با مسئله ی پیش آمده مورد تهدید قرار می گیرند و در نتیجه این دانش آموز ۱۵ ساله تا سه روز هیچ حرفی در رابطه با این ماجرا نمی زند!
انتشار گسترده خبر و عکس های دست این جوان گناوهای در سایت ها و شبکه های اجتماعی باعث می شود تا اداره آموزش و پرورش گناوه پس از چند روز از عمومی شدن تنبیه دانش آموزان، مدیر مدرسه را برکنار کند. این اتفاق واکنش ها و نظرات متفاوتی را به دنبال داشت و برخی فرهنگیان در فضای مجازی به بحث راجع به آن پرداختند. عده ای عنوان کردند که تنبیه در هر صورت راهکار مناسب برای آموزش نیست و دسته ای دیگر نظر بر این داشتند که دانش آموز سالاری در حال رواج است و باید به هر نحوی از آن جلوگیری شود. البته در این بین شاید خواندن اظهار نظر برخی نمایندگان مجلس به طور مختصر برای مخاطبان جالب توجه باشد.
سیدحمیدرضا طباطبایی نائینی عضو هیات رئیسه کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: عزل مدیر متخلف گناوهای از سوی اداره آموزش و پرورش منطقه کافی نبوده و باید وزارت آموزش و پرورش نسبت به اخراج وی اقدام و مراتب برخورد با وی را به اطلاع عموم برساند. شکایت دانش آموز تنبیه شده و خانواده وی از مدیر متخلف به جریان افتادن پرونده در دستگاه قضا و برخورد قانونی با وی منجر خواهد شد.
زهره طبیبزادهنوری عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه برخورد قاطع اداره آموزش و پرورش شهرستان گناوه در عزل مدیر متخلف مطلوب بوده است، گفت: معرفی این مدیر به هیات تخلفات اداری برای برخورد با وی به برچیده شدن بساط تنبیه بدنی در مدارس نیز منجر میشود.
عبدالکریم جمیری نماینده مردم بوشهر، گناوه و دیلم در مجلس، با بیان این که گویا هدف مدیر از تنبیه دانش آموزان ترغیب آنان به درس خواندن بوده است، افزود: این حد اعلای بی توجهی فرد تنبیه کننده را نشان می دهد که به هیچ کدام از اصول تعلیم و تربیت توجه نکرده است.
برگ ششم – برگ پایانی: دفتر ما به پایان رسید، حصیری به مقصد رسید؟!
با توجه به اتفاقات رخ داده در یک سال پیش صفحه های سیاه و سفیدی برای مدیرکل ترسیم شده است که قلم آن جز اصغر حصیری در دست فرد دیگری نبوده است و لازم است وی با ایجاد تغییراتی مناسب در برنامه های پیش رو، جدیت و عزم محکم تری برای ارتقا وضعیت فرهنگی مدارس و دانش آموزان به خرج دهد. در این بین نمی توان از نقش مشاوران مدیرکل همانند رضا معتمد چشم پوشید زیرا ایشان همیشه سعی کرده اند در سخت ترین لحظات نیز به کمک مدیر خود بشتابند! البته صحیح به نظر نمی رسد که حصیری پشت مدیرانی را خالی کند که خود آنان را منصوب نموده است، زیرا یکی از عمده دلایلی که باعث کند شدن روند پیشرفت و اعتلای وضعیت آموزشی و فرهنگی می شود جابجایی بی حساب و کتاب مدیران بدون وقت دادن به آنان است.
در پایان ضمن آرزوی موفقیت برای ادامه کار مدیرکل با انگیزه، با دعوت وی به انتقاد پذیری و درخواست دیدگاه از همه کارشناسان عرصه آموزش و فرهنگ بدون توجه به طیف و جهت گیری سیاسی این افراد، نظرات ایشان را در مدیریت خود به کار گیرد تا دیگر شاهد اتفاقاتی که در یک سال گذشته روی داد نباشیم، زیرا جدا از بروز مسائلی که دل خانواده های این استان را می رنجاند، ممکن است حیثیت استان بوشهر را در دل مردم استان های دیگر و مسئولین کشوری نیز خدشه دارد کند.
false
true
false
true