- 06 بهمن 1393
- ایران و جهان
- کد خبر 33680
- ایمیل
- پرینت
true
true
true
false
false
true
true
true
سایز متن /
true
رئیسجمهور سوریه گفت هرگاه ارتش سوریه در یک جبهه پیشروی میکند اسرائیلیها حملهای را انجام میدهند تا آن را تحت تأثیر قرار دهند.
به گزارش "چغادک نیوز"، به نقل از خبرگزاری تسنیم، بشار اسد رئیسجمهور سوریه در گفتوگویی با مجله آمریکایی "فارن افرز" تصریح کرد که ارتش سوریه هرگاه قصد ورود به منطقه مشخصی را داشته در این کار موفق بوده است، اما ارتش عربی سوریه نمیتواند در هر کیلومتر از اراضی این کشور حضور داشته باشد، این غیرممکن است.
وی در این گفتگو که جزئیات آن امروز منتشر خواهد شد، تأکید کرد: ما پیشرویهایی را در طول ۲ سال گذشته داشتهایم، اما اگر از من در مورد روال خوب جنگ سؤال کنی، میگویم که تمام جنگها بد هستند، چرا که خسارت و ویرانی به بار میآورند. سوال مهم این است که عامل مهمی که ما در این جنگ به دست آوردیم چیست … مهمترین دستاورد ما این است که ملت سوریه تروریستها را رد کردند و حمایت روزافزون خود از دولت و ارتش را نشان دادند.
اسد در پاسخ به سؤالی در مورد دستور العمل واقعی اسرائیل در سوریه در اوضاع کنونی گفت: اسرائیلیها از گروههای مسلح در سوریه حمایت میکنند… این کاملاً مشخص است. هر گاه ما در منطقهای پیشروی میکنیم، اسرائیلیها اقدام به یک حمله میکنند تا بر فعالیتهای ارتش سوریه تأثیر بگذارند…. این کاملاً آشکار است. به همین علت است که مردم سوریه با تمسخر میگویند چه کسی میگوید القاعده نیروی هوایی ندارد، در واقع نیروی هوایی اسرائیل همان نیروی هوایی القاعده است.
از زمان تجاوز رژیم صهیونیستی به منطقه «القنیطره» سوریه که به شهادت شماری از رزمندگان مقاومت منجر شد، این نخستین گفتوگوی مطبوعاتی بشار اسد و نخستین واکنش او به این حمله است.
به گزارش تسنیم، خبرگزاری رسمی سوریه مشروح گفتوگوی بشار اسد رئیس جمهور این کشور با مجله آمریکایی فارین افرز را منتشر کرد.
***آنچه میخوانید متن کامل این گفتوگو است***
سوال اول: بهعنوان مثال اول از جنگی میپرسم که ۴ سال از آغاز آن گذشته است، شما آمار آن را میدانید، بیش از ۲۰۰ هزار نفر در این جنگ کشته شده و یک میلیون نفر زخمی شده و بر اساس آمار سازمان ملل متحد بیش از ۳ میلیون نفر به خارج از کشور فرار کردند، نیروهای شما نیز خسارتهای زیادی دیده است، این جریان میتواند تا بینهایت به این شکل ادامه پیدا کند؟ دیدگاه شما در مورد پایان جنگ چیست؟
بشار اسد هر جنگی در هر نقطه از دنیا چه باشد و هر جنگی که در گذشته صورت گرفته است، با یک راهکار سیاسی به پایان میرسد، چرا که جنگ به خودی خود یک راهکار نیست. باید بگوییم که جنگ یکی از ابزارهای سیاست است و بنابراین در نهایت باید به راهکار سیاسی برسد. ما این اعتقاد را داریم. این خطوط کلی است.
سوال دوم: شما اعتقاد ندارید که جنگ به صورت نظامی به پایان خواهد رسید؟
بشار اسد: نه.. هر جنگی با راهکار سیاسی به پایان میرسد.
ادعای تجزیه سوریه سخن غیردقیقی است
سوال سوم: انسان می تواند بگوید که کشور شما تقریباً تجزیه شده و به ۳ دولت کوچک تبدیل شده است، بخشی از کشور در اختیار دولت است و بخشی از آن تحت تسلط داعش و جبهه النصره است و قسمت سوم نیز در اختیار گروههای معارض سنی و کُرد معتدل قرار دارد… شما چطور میتوانید سوریه را با هم متحد کنید؟
بشار اسد: این سخن دقیق نیست… تا زمانی که در مورد مردمی که در این مناطق زندگی میکنند، سخن گفته نشود؛ نمیتوان از ایجاد دولتهای کوچک صحبت کرد. ملت سوریه همچنان به دنبال وحدت سوریه است و همچنان از دولت حمایت میکند.. گروههایی که از آنها سخن گفتی بر برخی مناطق تسلط دارند، اما دایماً در حال انتقال از منطقهای به منطقه دیگر هستند.. آنها ثبات ندارند.. هیچ خط مشخصی بین گروههای مختلف وجود ندارد و برخی اوقات آنها با هم درگیر میشوند. موضوع اساسی در مورد ساکنانی است که همچنان صرفنظر از مواضع سیاسی از دولت حمایت میکنند. آنها به عنوان تنها نماینده سوریه از دولت حمایت میکنند. معنی سخن من از حمایت از دولت این است. تا زمانی که ملت سوریه به وحدت این کشور اعتقاد دارد، هر دولت و هر مسئولی میتواند سوریه را متحد کند. عکس این نکته هم صادق است. اگر ملت سوریه به دو یا سه یا تعداد گروههای بیشتر تقسیم میشوند، هیچ کس نمیتواند کشور را متحد کند. این دیدگاه ما به مسائل است.
سوال چهارم:آیا فکر میکنید اهل تسنن و کُردها همچنان به وحدت سوریه اعتقاد دارند؟
بشار اسد: اگر در دمشق راه بروید میتوانید تمام اقشار مختلف جامعه سوریه را در مذاهب و دینها و فرقههای مختلف ببینید که با هم زندگی میکنند، شکافها در سوریه هیچ مبنای فرقه ای یا مذهبی ندارد، حتی در مناطق کُرد نشین گروههای مختلفی که از آنها صحبت میکنید زندگی میکنند. در این مناطق عربها بیشتر از کُردها حضور دارند، بنابراین مسائل مربوط به نژاد یا دین نیست، بلکه به علت گروههایی است که در مناطق خاص تسلط نظامی پیدا کردند.
***بحث مربوط به گفتوگو با معارضان و نشست مسکو***
سوال پنجم: یک سال پیش مخالفان و دولتهای خارجی اصرار داشتند که شما از قدرت کنار بروید، آنها برکناری شما را پیش شرط مذاکرات قرار داده بودند. اما الان چنین چیزی مطرح نیست. دیپلماتها الان به دنبال سازش و راهکار انتقالی هستند که نقش شما را حفظ کند. امروز روزنامه نیویورکتایمز مقالهای درج کرده بود مبنی بر اینکه حمایتهای آمریکا از طرح روسیه و سازمان ملل متحد افزایش پیدا میکند. در این مقاله آمده بود که غرب به صورت تدریجی و آرام از خواسته خود برای برکناری فوری بشار اسد عقب نشینی کرده است، با توجه به این مسائل و این تحولات در موضع غرب آیا شما آمادگی بیشتری برای رسیدن به راه حل درگیری های سوریه بر اساس گفتگو دارید تا به دوره سیاسی انتقالی برسید؟
بشار اسد: از همان ابتدا ما با هم گفتوگو با تمامی طرفها در سوریه موافق بودیم. منظور من تنها احزاب سیاسی نیست ، بلکه هر جریانی یا شخصیت و یا هر رژیم سیاسی میتواند مصداق این سخن باشد. ما قانون اساسی را تغییر دادیم. ما با هر چیزی با سیاست باز برخورد میکنیم. اما اگر اقدامی انجام میدهیم به علت پُست و یا حاکمیت نیست، بلکه به علت خود مردم و سوریه است. شاید اکثریتی وجود داشته باشد که به هیچ طرفی وابسته نباشد. اگر تو بخواهی هر تغییری را انجام دهی یا به راه حل سیاسی برسی باید تمام مردم سوریه نظر خود را در این رابطه بگویند. وقتی از یک مشکل ملی سخن میگویی گفتگوهای موجود نمیتواند تنها بین دولت و معارضه باشد، بلکه باید بین تمامی احزاب و رژیم های موجود در سوریه باشد. ما این نگاه را به روند گفتگوها داریم. نکته دوم اینکه هر راه حلی که به دنبال آن هستیم در نهایت باید از طریق همه پرسی به ملت ارجاع داده شود، چرا که این موضوع با قانون اساسی با تغییر نظام سیاسی و هر چیز دیگر مرتبط است که ملت سوریه باید در مورد آن نظر دهند.
ملت سوریه تصمیم نهایی را میگیرد
سوال ششم: بنابراین شما میگویید که با هر روند انتقال سیاسی تا زمانی که همه پرسی از آن حمایت نکند، موافقت نخواهیم کرد.
بشار اسد: دقیقاً … این ملت سوریه است که باید تصمیم نهایی را بگیرد، نه کس دیگر.
سوال هفتم: آیا این به معنای عدم امکان انجام گفتگوها است؟
بشار اسد: نه… ما به روسیه میرویم و مذاکره میکنیم، اما اینجا سؤال دیگری مطرح است، با چه کسی مذاکره میکنیم؟ ما به عنوان یک دولت ساختار داریم، ارتش داریم، نفوذ داریم، چه مثبت باشد یا منفی. اما آنهایی که با آنها مذاکره میکنیم نماینده چه کسانی هستند؟ وقتی از مخالفان صحبت میکنی، این سخن معنایی دارد. مخالفان معمولاً در هر دولتی نماینده مدیریتهای محلی هستند، در پارلمان و در مؤسسات دولتی حضور دارند، آنها باید پایگاه مردمی داشته باشند که به نیابت از آن صحبت کنند. مشکل ما در بحران کنونی این است. ما باید از نفوذ این افراد در داخل سوریه بپرسیم. به این نکته توجه کنید که گروههای مسلح بارها اعلام کردند که معارضه نماینده ما نیستند و نفوذی بر ما ندارد. از منظر عملیاتی اگر بخواهید گفتگوی نتیجه بخشی را انجام دهید، این گفتوگو باید بین دولت و این گروههای مسلح باشد. واقعیت این است. موضوع دیگری نیز وجود دارد که در زمینه مذاکرات با معارضه است. مخالفان ملی وجود دارند که در راستای منافع ملت سوریه کار میکنند، نمیتوان گفت مخالفان تنها باید ابزار دست قطر یا عربستان سعودی و یا دولت غربی از جمله آمریکا باشند و اموال خود را از خارج بگیرند. مخالفان باید سوری باشند. ما مخالفان ملی داریم. من هیچکس را منزوی نمیکنم، من نمیگویم که تمامی گروههای مخالفان غیر ملی هستند. منظور من این است که وقتی مذاکره انجام میشود، باید بین مخالفان ملیگرا و شخصیتهایی که تنها آلت دست هستند تفاوت قایل شد. هر گفتگویی ثمربخش نیست.
با همه گفتوگو میکنیم
سؤال هشتم: آیا این بدان معناست که شما با گروههای مخالف که از سوی کشورهای خارجی حمایت میشوند دیدار نخواهید کرد؟
بشار اسد: ما با همه گفتگو میکنیم، ما هیچ شرطی نداریم.
سوال: هیچ شرطی…
بشار اسد: هیچ شرطی.
سوال نهم: با هر شخصی دیدار میکنید؟
بشار اسد: بله با همه دیدار میکنیم، اما اگر بخواهیم به نتیجه برسیم باید از هر کدام از آنها بپرسیم که نماینده چه کسانی هستند. منظور من این است.
سؤال : اگر اشتباه نکنم معاون استفان دی مستورا نماینده سازمان ملل الان در دمشق حضور دارد، آنها اجرای مرحله به مرحله آتش بس و تعلیق درگیریها در حلب را پیشنهاد میکنند، آیا شما با این پیشنهاد موافق هستید.
بشار اسد: بله، ما این موضوع را قبل از مأموریت دی مستورا به عنوان فرستاده سازمان ملل در سوریه اجرا کردیم، این اتفاق در شهر حمص و یک شهر بزرگ دیگر افتاد. ما این روند را در چارچوبهای کوچکتر در نواحی و روستاهای مختلف نیز انجام دادیم. این طرح موفقیتآمیز بود. این دیدگاه خوبی است، اما باید در جزئیات آن متمرکز شد. دی مستورا با عناوین متعدد به سوی ما آمد، ما با برخی از این عناوین موافقت کردیم و الان منتظر هستیم که طرح مفصل و جدول زمانی کاملی ارائه بدهد. ما منتظر هستیم و این موضوع را با معاون وی نیز در میان گذاشتهایم.
سؤال دهم: در گذشته شما اصرار داشتید که عناصر مسلح به عنوان پیش شرط هر آتشبس باید سلاح خود را کنار بگذارند .. از دیدگاه آنها این سخن مورد قبول نبود، آیا این پیشنهاد همچنان وجود دارد.
بشار اسد: ما معمولاً در روند آشتیهای متفاوت سناریوهای مختلفی داریم. در برخی مناطق ما به آنها اجازه ترک مناطق مسکونی را دادیم تا از کشتار غیرنظامیان جلوگیری کنیم. آنها با سلاحهای خود این مناطق را ترک کردند. اما در مناطق دیگر چنین اتفاقی نیفتاد، آنها سلاحهای خود را تسلیم کرده و رفتند. اوضاع به پیشنهادات آنها و پیشنهاد ما بستگی دارد.
سوال یازدهم: این جواب برای من مشخص نبود.. آیا شما اصرار دارید که آنها سلاح خود را تحویل دهند؟
بشار اسد: نه .. در برخی مناطق سلاحهایشان را تحویل ندادهاند، بلکه مناطق را با تسلیحاتشان ترک کردند.
سوال دوازدهم: آیا شما نسبت به مذاکرات مسکو خوشبین هستید؟
بشار اسد: آنچه در مسکو اتفاق میافتد مذاکراتی برای رسیدن به راه حل نیست، بلکه فراهم کردن مقدمات لازم برای برگزاری کنفرانس است.
مذاکرات مسکو تنها برای آماده سازی جهت انجام گفتوگوهاست
سوال: این مذاکرات تنها برای مذاکرات است.
بشار اسد: دقیقاً. برای آماده سازی جهت انجام مذاکرات است. در آغاز سخن در مورد کنفرانس باید دید مبانی و پایههایی که کنفرانس بر اساس آن برگزار میشود چیست؟ من به همین جا برمیگردم و صریح خواهم بود. برخی شخصیتها، عروسکی هستند که در دست کشورهای دیگر قرار دارند و دستورالعمل آنها را اجرا میکنند. ما اطلاع داریم که کشورهای هستند مانند فرانسه که منافع خود را در موفقیت این کنفرانس نمیبینند، بنابراین دستور به شکست کشاندن آن را صادر خواهند کرد. برخی شخصیتهای دیگر هستند که تنها نماینده خودشان هستند، آنها در سوریه نماینده هیچ کسی نیستند. بعضی از آنها اصلا در سوریه زندگی نکرده اند، بنابراین هیچ چیز از این کشور میدانند. طبعاً افرادی نیز هستند که برای منافع ملی کار میکنند، وقتی که ما از مخالفان به عنوان یک گروه واحد صحبت میکنیم، این سخن کاملاً مشخص نیست. خوش بین بودن عبارتی مبالغهآمیز است، من میگویم که بدبین نیستم. ما در هر اقدامی که انجام میدهیم امید داریم.
اعتمادی بین سوریه و آمریکا وجود ندارد
سؤال سیزدهم: به نظر میرسد آمریکاییها در روزهای اخیر از مذاکرات مسکو بیشتر حمایت میکنند، در ابتدا اینطور نبودند. دیروز وزیر خارجه آمریکا جان کری گفت که این کشور امیدوار است این مذاکرات موفق شود و پیشرفت کند.
بشار اسد: آنها چیزهای زیادی میگویند، اما مسئله در اقداماتی است که انجام خواهند داد، شما میدانید چنین اعتمادی بین سوریها و آمریکا وجود ندارد، بنابراین ما باید منتظر بمانیم و ببینیم در کنفرانس چه اتفاقی میافتد.
معارضان میانه رو یک "توهم" است
سؤال چهاردهم: بهترین راه از دیدگاه شما برای رسیدن به توافق بین گروههای سوری چیست؟
بشار اسد: تعامل مستقیم با عناصر مسلح. البته دو نوع گروه مسلح وجود دارد. بیشتر آنها از عناصر القاعده هستند، اینها در گروههای داعش و جبهه النصره سازماندهی شدند. گروهکهای مشابهی نیز وجود دارند که شبیه به القاعده هستند اما حجم کمتری دارند. آنچه اوباما در مورد معارضان مطرح میکند یعنی معارضان معتدل یک توهم است. در حال حاضر هیچ معارضی وجود ندارد، بلکه گروههای مسلح هستند. بیشتر این افراد نیز به القاعده یا ارتش آزاد پیوسته اند. البته در هفته اخیر تعداد زیادی از این عناصر به ارتش سوریه بازگشتند.
ترکیه ، عربستان و قطر همچنان از تروریستها حمایت میکنند
سؤال پانزدهم: آیا اینها عناصر جدا شده سابق بودند که به ارتش بازگشتند؟
بشار اسد: بله.. آنها مواضع خود را رها کرده و گفتند ما نمیخواهیم به مبارزه ادامه دهیم و به ارتش سوریه بازگشتند.. تعدادی از این عناصر که باقی ماندند بسیار کم هستند، آیا شما میتوانید با القاعده و امثال آن مذاکره کنید، آنها آماده مذاکره نیستند. آنها برنامههای خود را دارند. در واقع عملیات آشتی که ما آغاز کردیم و آقای دی مستورا پیگیری خواهد کرد راهکار عملی در عرصه است، این از نکته اول.
دوم اینکه: باید مصوبه شورای امنیت بهشماره ۲۱۷۰ که مربوط به ممانعت از حمایت و تأمین مالی و تسلیحاتی داعش است و چند ماه پیش صادر شده اجرایی شود، این مصوبه واضح است و هر جریانی را از حمایت نظامی و مالی و لجستیک این گروهها منع میکند. اما ترکیه و عربستان سعودی و قطر همچنان از آنها حمایت میکنند، تا زمانی که این مصوبه اجرایی نشود، ما نمیتوانیم از راه حل واقعی سخن بگوییم. آنها تا زمانی که به پرداخت پول ادامه میدهند، میتوانند در این روند مانعتراشی کنند. تنها در این صورت است که میتوانیم عملیات را آغاز کنیم.
سوم اینکه دولتهای غربی باید این چتر حمایتی خود را که آن را حمایت از معارضان معتدل میخوانند و برخی از آنها همچنان به این روند ادامه میدهد، از پیش رو بردارد. آنها به خوبی میدانند که آنچه ما پیش رو داریم القاعده و داعش و جبهه النصره است.
سوال شانزدهم: آیا شما آمادگی دارید که اقدامات اعتمادسازی را قبل از مذاکرات انجام دهید، به عنوان مثال زندانیان را مبادله کنید، یا استفاده از بشکههای انفجاری را متوقف کنید، یا زندانیان سیاسی را برای اعتماد سازی در نزد طرف مقابل جهت حسن نیت در مذاکرات آزاد کنید؟
بشار اسد: مسئله مربوط به روابط شخصی نیست تا ما از اعتماد سخن بگوییم، موضوع در مورد راهکارها است… در سیاست ما تنها از راهکارها سخن میگوییم، برای این که انسان کاری انجام دهد ضرورتاً نیاز نیست به شخص مقابل اعتماد کرد. باید راهکارهای مشخصی وجود داشته باشد که به نتایج خاص برسد، این چیزی است که مردم میخواهند. سؤال این است که راهکارهایی که ما میتوانیم فرض کنیم چیست؟ این سوال باز هم ما را به همان موضع قبلی بازمیگرداند که آنها کیستند و نماینده چه کسانی هستند و نفوذشان در سوریه چقدر است، اطمینان به اشخاصی که هیچ نفوذی ندارند فایدهای ندارد. وقتی که گروههایی برای مذاکره دور هم نشسته اند، در بسیاری از شرایط این نکته که یکی از طرفین به طرف مقابل نشان دهد که تمایل زیادی به تحقق پیشرفت در مذاکرات دارد و به صورت یک جانبه گام هایی برای تلاش جهت آرام کردن اوضاع بردارد، مفید خواهد بود. اقداماتی که شما ذکر کردید این اثر را خواهد داشت. ما موضوعات ملموسی در مورد آشتی ها داریم. آنها سلاح خود را تحویل میدهند و ما آنها را عفو می کنیم و به زندگی طبیعی خود باز میگردند. این یک مثال واقعی است که به اعتمادسازی منجر میشود، این از یک طرف. از طرف مقابل مناسبات بین این مخالفان و زندانیان چیست؟ آنها هیچ رابطهای ندارند. این زندانیان وابسته به آنها نیستند، بنابراین موضوع کاملاً متفاوت است.
سوال هفتده: آیا شما به مبارزان عفو داده اید؟
بشار اسد: بله قطعاً. ما بارها این کار را انجام دادهایم.
سوال هیجده: تعداد افرادی که شامل عفو شدهاند چند نفرند.
بشار اسد: من آمار دقیقی ندارم، اما هزاران نفر هستند.
سؤال نوزده : الان آیا شما این آمادگی را دارید که به تمامی گروههای مخالف بگویید که اگر سلاحهای خود را کنار بگذارند در امنیت خواهند بود؟
بشار اسد: بله من این را در یکی از سخنرانیهایم گفتم.
سوال بیست: شما چطور امنیت آنها را تضمین کنید، چرا که آنها میگویند که اعتمادی به دولت شما ندارند.
بشار اسد: آنها نمیتوانند این را بگویند، در آمار بیش از ۵۰% از این عملیاتها موفقیتآمیز بوده است.
***بخش مربوط به ایران***
ایران کشوری مهم در منطقه است و هیچ چشم داشتی در سوریه ندارد
سوال بیست و یکم: اجازه بدید که موضوع را کمی عوض کنم… حزب الله و سپاه قدس ایران و شبه نظامیان شیعه که ایران همه آنها را آموزش می دهد؛ همگی اکنون نقشی مهم را در نبرد با گروههای مسلح در سوریه ایفا می کنند. با توجه به حضور همه این گروهها در نبرد… آیا شما نگران نفوذ ایران در کشورتان نیستند… در مجموع، وضعیت در عراق و حتی در لبنان ثابت می کند که وقتی یک نیروی نظامی خارجی در کشور تحکیم بخشیده می شود، درخواست از آن برای ترک این کشور دشاور می شود.
بشار اسد: ایران کشوری مهم در این منطقه است و قبل از بحران نیز نفوذ داشت و در نتیجه، نفوذ این کشور به بحران مربوط نیست بلکه به موضع و جایگاه سیاسی این کشور به طور کلی مربوط است. وقتی از نفوذ صحبت می کنید، این امر به عوامل مختلفی مربوط می شود که کشوری را بانفوذ می کند. در خاورمیانه … در منطقه ما.. همان جامعه.. همان ایدئولوژی و همان قبائل تردد کننده در مرزها و بسیاری چیزهای مشابه وجود دارد… در نتیجه، این عوامل همگی از مرزها عبور می کند.. اگر کشوری نفوذی بر یکی از این عوامل داشته باشد؛ در این صورت نفوذ این کشور از مرزها عبور خواهد کرد… این بخشی از طبیعت ما است .. و ارتباطی با درگیری ندارد. البته.. وقتی درگیری وجود دارد و وقتی هرج و مرج حاکم می شود.. کشور دیگری نفوذ بیشتری در کشور شما کسب خواهد کرد… و وقتی اراده ای برای محافظت از حاکمیت کشورها وجود دارد؛ این امر روی خواهد داد. درپاسخ به سوال شما باید بگویم که ایران هیچ گونه طمع و چشم داشتی در سوریه ندارد.. و ما در سوریه به هیچ کشوری اجازه نداده ایم که نفوذی در کشورمان داشته باشد.. ما اجازه همکاری می دهیم.. اگر می خواستیم به کشور دیگری اجازه دهیم تا نفوذ خودش را در کشورمان اعمال کند، به آمریکا اجازه اینکار را می دادیم.. این همان مشکل آمریکا و غرب به طور کلی است.. بنابراین ما آن را نمی پذیریم.. ایرانی ها نیز از طرف خود تمایلی به آن ندارند.
سوال بیست و دوم: اجازه بدید که این نکته را دنبال کنم.. در هفته گذشته حاجی زاده یکی از فرماندهان نیروی هوایی سپاه پاسداران ایران به مجله اشپیگل گفت که رهبر معظم انقلاب اسلامی به نیروهای خودشان دستور ساخت و راه اندازی یک کارخانه تولید موشک در سوریه را داده اند.. این امر به امر اشاره دارد که ایران نقش رو به افزایشی دارد و این کار را به خودی خود انجام می دهد و نه ضرورتا با مشورت با شما.
بشار اسد: نه.. ایفای نقش از طریق همکاری با ایفای نقش از طریق سلطه گری تفاوت دارد.
ایران با سوریه هماهنگی کامل دارد
سوال بیست و سوم: یعنی همه آنچه ایران در سوریه انجام می دهد؟
بشار اسد: با همکاری کامل با دولت سوریه است… همواره اینگونه بوده است.
سوال بیست و چهارم: ایران در نهایت یک کشور است.. اما شبه نظامیانی هستند که نقشی پیچیده تر بازی می کنند. یکی از این مشکلات کار کردن با این گروهها این است که برعکس دولت ها چه بسا آنها آماده همکاری نباشند … به گونه ای که همواره روشن نیست که با چه کسی می توانید صحبت کنید.. آیا شما در قبال قدرت خود در کنترل بر این نیروها و مهار آنها در صورتی که ضرورت ایجاب کند، نگران هستید؟
علاوه بر این، سوالی در ارتباط با حمله این هفته اسرائیل به نیروهای حزب الله در جولان مطرح است.. اسرائیلی ها اشاره می کنند که آنها به این نیروها حمله کرده اند زیرا حزب الله در حال طرح ریزی برای حمل به اسرائیل از خاک سوریه بود.. آیا خطر اجازه به شبه نظامیان برای اجرای مقاصد خاص خودشان که با مقاصد و اهداف شما در مشارکت در این جنگ به کلی مطابقت ندارد، بروز نمیکند؟
بشار اسد: آیا منظور شما شبه نظامیان سوریه است یا کل شبه نظامیان؟
***بخش مربوط به تجاوزات اخیر اسرائیل به جنوب سوریه ***
ادعای اسرائیل درباره حمله به قنیطره دور از واقعیت است
سوال: به صورت خاص حزبالله و شبهنظامیان شیعی عراق مد نظر من است.
بشار اسد: مؤسسات دولتی تنها ضامن تحقق ثبات هستند، اما هر امیدی که میتواند در کنار نقش این مؤسسات به صورت مثبت و خوب در شرایط خاص نقشآفرینی کند، وجود دارد، البته این مسائل آثار جانبی منفی هم دارند. این ماهیت مسائل است، البته وجود این شبه نظامیان در حمایت از دولت از شرایط جانبی یک جنگ است، اما باید تلاش شود تا این آثار جانبی مهار شوند. اگر از هر فرد سوری در این زمینه سوال کنید، جواب مشابهی به تو میدهند، اکثر شهروندان سوری در تعامل با مؤسسات دولتی و ارتش و نیروهای امنیتی احساس راحتی بیشتری میکنند، اما اتفاقی که در القنیطره افتاد، کاملاً متفاوت بود. در زمان آتشبس سال ۱۹۷۴ سابقه نداشته که عملیاتی ضداسرائیلی از بلندیهای جولان انجام شود، بنابراین ادعای اسرائیل در مورد برنامه ریزی برای جنگ بر ضد این رژیم از بلندیهای جولان بسیار دور از واقعیت است، این تنها یک توجیه است، چرا که آنها میخواستند عناصر مشخصی از حزبالله را ترور کنند.
اسرائیل از دو سال پیش و بدون هیچ توجیهی به سوریه حمله میکند
سوال بیست و پنجم:البته اسرائیلیها از همان آغاز جنگ محتاط بودند تا در روند حوادث کشیده نشوند، مگر زمانی که احساس کنند منافعشان تهدید شده است.
بشار اسد: این درست نیست، آنها بدون هیچ توجیهی از ۲ سال پیش به سوریه حمله میکنند.
اسرائیل به مواضع ارتش سوریه حمله میکند
سوال: در هر بار آنها میگویند که برای جلوگیری از انتقال تسلیحات حزبالله از ایران از مسیر سوریه این کار انجام میدهند.
بشار اسد: آنها به مواضع ارتش سوریه حمله کردند،؛ چه ارتباطی بین حزبالله و مواضع ارتش سوریه وجود دارد.
سوال: در آن حوادث ارتش نیز تیراندازی کرد.
بشار اسد: این ادعاها دروغ است.
اسرائیل نیروی هوایی القاعده است
سوال بیست و ششم: به نظر شما دستور کاری واقعی اسرائیل چیست؟
بشار اسد: آنها از گروههای مسلح در سوریه حمایت میکنند، این کاملاً مشخص است، هرگاه ما در منطقهای پیشروی کردیم اسرائیلیها برای تأثیرگذاری بر اقدامات ارتش سوریه، حمله ای را ترتیب میدهند. این کاملاً آشکار است. به همین علت برخی از مردم سوریه با تمسخر میگویند: چطور گفته میشود القاعده نیروی هوایی ندارد، آنها در واقع نیروی هوایی دارند که همان نیروی هوایی اسرائیل است.
سوال بیست و هفتم: در مورد شبهنظامیان، آیا شما اطمینان دارید که بعد از پایان جنگ میتوانید بر آنها مسلط شوید؟ آیا دولت میتواند تمامیت خود را که باید به صورت انحصاری در زمینه استفاده از قدرت در اختیار داشته باشد اعمال کند؟ در زمانی که گروههای مسلح مستقل در نقاط مختلف کشور وجود داشته باشند این اقدام مشکل است.
بشار اسد: این طبیعی است، وقتی که دولت نمیتواند تعهدات خود را در قبال جامعه انجام دهد، بنابراین تنها جریانی نیست که حاکمیت را در کشور اعمال کند.
قانون اساسی پل برمر فرقه ای است نه برای کل دولت عراق
سوال: اما شما اعتقاد دارید مثلاً در عراق تحقق این مسائل مشکل است چرا که شبهنظامیان شیعی حضور دارند که در طول جنگ از قدرت برخوردار بودند.
بشار اسد: اتفاقاتی که در عراق رخ داد یک عامل مهم داشت و آن این بود که پل برمر قانون اساسی برای یک دولت وضع نکرد، بلکه قانون برای گروههای مختلف وضع شد. این یکی از دلایل بود، اما در سوریه چطور شده که ارتش در طول ۴ سال با وجود تمام محاصرهها و مشارکت دهها کشور در جنگ بر ضد سوریه و حمایت گروههای مسلح از آن پایداری کرده است، ما قانون اساسی عملیاتی داریم، این در حالی است که قانون اساسی عراق فرقه ای است. علت این است، وقتی ما از قانون اساسی فرقهای صحبت میکنیم یعنی اینکه اصلا قانون اساسی نداریم.
سوال بیست و هشتم: وقتی جنگ به پایان رسید با این شبهنظامیان چه کار خواهید کرد؟
بشار اسد: شرایط باید به اوضاع طبیعی بازگردد که قبل از جنگ بود.
سوال بیست و نهم: مطمئنید؟
بشار اسد: بله . ما راه دیگری نداریم این نقش دولت است و این یک اتفاق بدیهی است.
false
true
false
true