- 05 اردیبهشت 1394
- ایران و جهان
- کد خبر 27490
- ایمیل
- پرینت
true
true
true
false
false
true
true
true
سایز متن /
true
او را با مداحی «زینب زینب» که در سال ۱۳۶۳ در یکی از عزاداریهای محلی خواند و بارها در ماه محرم از رسانه ملی بازپخش شده، می توانید به یاد بیاورد.
سلیم مؤذنزاده اردبیلی یکی از مداحان معروف ایرانی است که در سال ۱۳۱۵ خورشیدی در شهر اردبیل، زاده شد. او باسابقه ترین مداح درقید زندگانی ایران است که صدایش بیش از شش دهه، گوش و دل علاقه مندان به اهل بیت (ع) را نوازش میدهد. توانایی او در اجرای برنامههای گوناگون مداحی، نوحه خوانی، مولود خوانی، اذان و قرائت قرآن مجید از دوران نوجوانی، وی را درردیف یکی از مطرح ترین افراد جهان دراین رشتهها قرارداده است.
حاج سلیم که بیشتر نوحهها را به زبان ترکی آذربایجانی سروده، به زبانهای فارسی و عربی نیز تسلط دارد. پدرش شیخ عبدالکریم مؤذنزاد ه اردبیلی، نخستین مؤذن رادیوی ایران بوده و برادرش رحیم مؤذنزاده اردبیلی از مؤذنان معروف اسلامی است. به مناسبت سالگرد درگذشت پدرش، سراغ وی رفتیم تا از خاطراتش بشنویم.
میراثی ارزشمند
حاج سلیم، مداحی را در خاندانش موروثی دانسته می گوید: پدربزرگ، پدر و برادرانم از مداحان بنام بودند و بنده آخرین بازمانده از نسل آنها هستم که هنوز هم در رثای اهلبیت(ع) میخوانم. او حنجره خود را یک ودیعه الهی میداند که آن را وقف ائمههدی (ع) کرده است و می گوید: من از کودکی به مداحی و مؤذنی علاقه داشتم. همان بچگی و در مکتب، اذان می گفتم و قرآن می خواندم. برادر بزرگترم، دستگاه های مختلف را به من آموخت و قرآن را به من یاد داد.
این پیرغلام حسینی اضافه می کند: مرحوم پدرم صدای رسا و بلندی داشتند و صدای من در برابر صدای ایشان بسیار ناچیز است. پدرم در سالهایی که وسایل صوتی مثل امروز در میان مردم شهر و روستاها گسترده نبود، بالای بام مسجد میرفت و اذان میگفت. جالب اینکه صدایشان به روستاهای دیگر هم میرسید. او این صدای رسا و لحن مداحی اش را به لطف خدا، میراثی ارزشمند از سوی پدر می داند.
نخستین مؤذن رادیو ایران
پدر حاج سلیم، نخستین مؤذن رادیو ایران بود. او در زمان اجرای اذان پدر برای رادیو، نوجوانی ۱۵، ۱۶ ساله بود. خاطرات آن سالها را اینطور بر زبان می آورد: نعیم برادر بزرگترم همراه با پدر، این برنامه را اجرا کردند و برنامه هم زنده بود. اذان را در مسجد امام(ره) (مسجد شاه سابق) خواندند.
او ادامه می دهد: اولین بار که صدای پدرم را از رادیو شنیدم، احساس خوبی داشتم، شاید حس غرور.
سلیم که به گفته خودش، ز گهواره تا گور در مدح ائمه خوانده، یادآور می شود: من در برابر این دریا، قطره ای بیش نیستم. مؤذن اصلی خاندان ما، پدرم هستند. بعد از ایشان هم، رحیم مؤذن زاده که از همه برادرها، بزرگتر بودند.
شاید بعد از فوتم!
او که حدود چند هزار نوار تصویری و صوتی در آرشیو صدا و سیما دارد، می گوید: نمی دانم چرا این نوارها را نگه داشته اند و پخش نمی کنند، احتمالاً می خواهند بعد از فوتم، منتشر کنند!
حاج سلیم اضافه می کند: بارها بهشان گفتم، این نوارها را پخش کنید که مردم استفاده کنند، چرا اینها را نگه می دارید. البته گاهی در اعیاد و عزاداری ها، صدای من را پخش می کنند، ولی نه آنقدری که خوانده ام. مؤذن زاده می گوید: تمام استادان به رحمت خدا، رفته اند و تعداد اندکی از مداحان قدیمی، باقی مانده اند، ولی از ما هم استفاده نمی کنند، شاید در صدا و سیما پارتی بازی است که صدای ما را پخش نمی کنند!
او معتقد است: الان مداحی ها در شأن ائمه اطهار (ع) نیست. معلوم نیست دارند عزاداری میکنند یا شادی! این چه شکل از مداحی است، باید مداحی ها اصلاح شود. واقعه کربلا، فقط برای گریه نیست، بلکه درسی بزرگ برای مبارزه با ظلم است، امروز از این اهداف خبری نیست.
راه ما را نرفتند
حاج سلیم با همان لهجه شیرین آذری گله می کند که در خانواده اش، بعد از او کسی پرچم مداحی را برنداشته است و میگوید: من آخرین مؤذن و مداح مؤذن زاده ها هستم. متأسفانه بچه هایم این راه را ادامه ندادند. فرزندان هیچکدام از برادرها، پرچم اربابمان امام حسین (ع) را بر نداشتند.
کلامش را اینطور ادامه می دهد: جوان های امروز، مسیر خودشان را می روند. ما وقتی بچه بودیم، دوست داشتیم راه پدرمان را ادامه دهیم.
او میگوید: الان پیر شدم و قلبم ناراحت است. مجالس مداحی، استرس بالایی دارد؛ البته هر کسی نمی تواند مداح شود. پیرمرد این بیت را زمزمه می کند که ذکر یا حسین، سنگ تیره را همچو در تابنده می کند، آری بنده گر بندگی کند، کار آفریننده می کند.
اهل دل باید بود
حاج سلیم معتقد است: برخی مداحان اصول را رعایت نمی کنند. یاد حرف های شیخ عبدالکریم می افتد و می افزاید: پدرم می گفت که مداح باید اخلاص و تقوا داشته باشد. روی منبر که می رود اگر خودش نماز اول وقت نخواند، نمی تواند جوان ها را به خواندن نماز اول وقت توصیه کند، چون حرفش اثرگذار نیست.
مؤذن زاده خاطره ای از پدرش نقل می کند: دوره سلطنت بود. پدرم به تهران رفته بود. از او خواستند که در اذان، نام امام علی (ع) را نبرد، پدرم گفت اذانی را که در آن نام علی نباشد، نمی گویم. حتی از ترکیه هم چنین پیشنهادی داشت و پول هنگفتی به او می دادند، گفت اگر ترکیه را بدون علی به من حواله کنند، قبول نمیکنم.
منبع:قدس
false
true
false
true