- 23 آبان 1396
- سیاسی , يادداشت ها
- کد خبر 40131
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
به گزارشچغادک نیوز: محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی نوشت:
۱- اولین روز سال ۱۴۰۰ هجری قمری مصادف با ۲۰ نوامبر ۱۹۷۹ یک گروه چریکی به رهبری یک واعظ سعودی با حمله و اشغال مسجد الحرام و گروگانگیری حجاج اعلام کرد؛ حکام سعودی مسلمان نیستند، آنها مشتی فاسد، شرابخوار و زنباره هستند. آن هنگام ملک خالد پادشاه عربستان بود. دربار به کمک یک گروه کماندویی فرانسوی، شورش را سرکوب کرد . در این حادثه ۱۲۷ تن از نیروهای امنیتی سعودی و ۲۵۰ تن از نیروهای شورشی کشته شدند.
این حادثه درست ۱۶ روز پس از تصرف لانه جاسوسی آمریکا در تهران در آبان ۵۸ توسط دانشجویان پیرو خط امام خمینی (ره) صورت گرفته بود و موج اسلام خواهی در ایران و منطقه همانند یک توفان عمل می کرد. حکام عربستان پس از حادثه تصرف مسجدالحرام شروع کردند قرآن چاپ کردن، مسجد ساختن و مدرسه دینی بنا کردن و این کار را در گستره وسیعی از جهان اسلام انجام دادند.
آنها یک سیاست دینی را در کشور برای کسب مشروعیت، حاکم کردند و این سیاست مبتنی بر قرائت وهابیت از اسلام بود. محصول این سیاست، ظهور القاعده بود. غرب از چنین قرائتی سود می برد و آن را به ویژه در افغانستان برای مقابله با اشغال افغانستان توسط شوروی لازم می دید، اما پس از فروپاشی شوروی و به ویژه پایان جنگ هشت ساله صدام علیه ایران، گروه های چریکی وهابی روی دست آمریکایی ها ماندند و نمی دانستند با آن چه کار کنند.
حادثه ۱۱ سپتامبر باعث شد آمریکایی ها با حمله به عراق و افغانستان و برپا کردن زندان های وسیعی در جهان اسلام و حتی در اروپا چریک های متمرد از فرمان واشنگتن را به دار و درفش بکشند و از باقی مانده آنها جماعتی بسازند که رودرروی بیداری اسلامی در جهان اسلام بایستند و با خشن ترین برخوردها از زنده سوزی گرفته تا سربریدن ها و اعمال شکنجه های قرون وسطایی، تصویر زشتی از اسلام را به نمایش بگذارند.
بدین نحو بود که گروه هایی مثل داعش و النصره پدید آمدند و مأموریت آنها تجزیه کشورهای اسلامی منطقه و جبران شکست آمریکا و رژیم صهیونیستی در پدیداری خاورمیانه بزرگ بود!
سر نخ این اعمال تروریستی در تل آویو و ریاض بود. اکنون این «پروژه» که قرار بود آن را «پروسه» بنامند، شکست خورده است.
آمریکایی ها در معرکه گیری خود در غرب آسیا برای سرگرم کردن مردم منطقه و دور کردن آنها از بیداری اسلامی، از جعبه مارگیری خود داعش والنصره را بیرون آوردند و تروریسم را به جان ملت های مسلمان انداختند.
آنها اکنون به این ادراک رسیده اند که این مارها و افعی ها حال مبارزه با اسلام حقیقی را ندارند و از سد نیروهای مقاومت نمی توانند عبور کنند و گاهی هم خود آنها را نیش میزنندو لذا از این ترفند خود هم نتیجه ای نگرفتند.
۲- این روزها در ریاض خبرهایی است. تحلیل چند و چون آن مهم است. سلمان بن عبدالعزیز پادشاه ۸۱ ساله عربستان از پیچیدگی های سیاسی نقشه های غرب در منطقه سردرنمیآورد.
او تخت و تاج خود را از یک پادشاه ۹۰ ساله گرفته و به زودی به جایی خواهد رفت که اسلاف سعودی اش به آنجا رفتند. محمد بن سلمان پسر ۳۲ ساله او عملاً همه کاره عربستان است و قدرت را با مدیریت یک سرویس امنیتی انگلیسی، اسرائیلی و آمریکایی در دست دارد.
محمد بن سلمان هفته گذشته ۵۰۰ شاهزاده سعودی را به بهانه فساد، تو گونی کرد و فرستاد زندان! در میان آنها جمعی از وزرا و بزرگان آل سعود دیده می شوند. صاحبان سه شبکه تلویزیونی خصوصی هم در میان بازداشت شدگان هستند. گونه شناسی بازداشت شدگان نشان می دهد چینش قدرت در عربستان از حالت ائتلافی هفت خانواده سعودی خارج و تبدیل به یک خانواده شده است.
از این پس عربستان «سعودی» را باید عربستان «سلمانی» خواند. قرار است پادشاه جوان به زودی جای پدر را بگیرد و این سلمانی شروع کند به اصلاح سر «قدرت» در سرزمین حجاز! ماموریت پادشاه جوان تا ژاندارمی منطقه هم ارتفاء داده شده است. عربستان با اقدامات «بی ثبات ساز» در منطقه مأموریت دارد نیروهای مقاومت را در عراق، لبنان، سوریه و یمن سرگرم کند تا مبادا به فکر ضربه به اسرائیل بیفتند.
غرب مشکل پیرسالاری در عربستان را با پر و بال دادن به «بن سلمان» دارد حل می کند و قصد دارد با حمایت از او حد اقل نیم قرن حاکمیت خود را در عربستان و آینده منطقه تضمین کند.