- 10 آذر 1396
- يادداشت ها
- کد خبر 41222
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
به گزارش چغادک نیوز:امان الله شبانکاره کارشناس ارشد مهندسی زلزله در یادداشتی نوشت: تاریخچه زلزلههای اخیر کشورمان نشان میدهد که از اوایل این قرن تقریباً هر ده سال یک زلزلۀ مخرب داشتهایم که منجر به تخریب گستردۀ منازل و مرگ ساکنین آن و خسارتهای عمدۀ اقتصادی شده است بطوریکه زلزلۀ خرداد ۱۳۶۹ در منجیل، دهها هزار نفر تلفات به بار آورد. بررسی عملکرد ساختمان های مختلف در این زلزلههای مخرب گواه آن است که اگر ساختمانهای آجری را در یک کفه و سازههایی نظیر پل، سوله، سیلو، سد، تونل، برج آب، ساختمانهای بتنی و . . . را ( کهابنیۀ مهندسی میخوانیم) در کفۀ دیگر بگذاریم، آمار تلفات جانی و تخریب کامل بنا تقریباً تماماً به گروه اول تعلق داشته و گروه دوم به طور نسبی آمار بسیار پایینی را دارد. لذا اهمیت اجتماعی در مدیریت بحران های این قبیل ساختمان های مهندسی را دوچندان خواهد کرد.
تاریخچه زلزلههای کشور ایران نشان می دهد که خانه های روستایی که درمعرض زلزله هایی با بزرگی۵/۵ ریشتریابیشترقرارگرفته اند، بصورت کلی یا عمده تخریب شده اند. بنابراین وقتی عملکرد ساختمانها را بین دو کشور ایران و مثلاً ایالات متحدۀ آمریکا مقایسه کنیم در مییابیم که در دو زلزلۀ مشابه، در ایران هزاران نفر کشته و بیخانمان شده اند در حالی که در امریکا تلفات جانی بسیار اندک بوده است.این وضعیت اسفبار عمدتاً از انهدام ساختمانهای آجری (و یا خشتی و سنگی) ناشی میشود که نوع غالب در معماری شهری و روستایی ماست.
این تیپ سازهای فاقد شرایط و ضوابط لازم برای ایستایی لرزهای است و لذا مادامی که تغییرات لازم در آن داده نشود، باید هر از چندگاه شاهد حوادث دردناکی مشابه آنچه در منجیل، رودبار و کرمانشاهی دیگر روی داد باشیم. بهتر است اشاره کنم که علاوه بر زلزلههای بزرگ، حتی زلزلههای متوسط نیز گاهی در ایران فاجعه آفریدهاند.
در جدول زیر ۱۵ زلزله قابل تامل و با تلفات زیاد که در قرن اخیر در ایران رخ داده است گردآوری شده است. از این جدول ملاحظه میشود که زلزلهای چون زلزلۀ کج درخت(۱۳۰۲) با بزرگی ۸/۵ ریشتر، موجب مرگ ۷۸۰ نفر میشود؛ یا زلزلۀ گیسک کرمان به سال ۱۳۵۶ با بزرگی ۷/۵ ریشتر چند آبادی را نابود کرد(دارتنگل، گیسک، سربانج) و سبب مرگ ۶۶۵ نفر شد.
سال | مرکز زلزله | بزرگی بر حسب ریشتر | تعداد تلفات |
۱۲۹۰ | راور(کرمان) | ۲/۶ | ۷۰ |
۱۳۰۲ | کجدرخت | ۸/۵ | ۷۸۰ |
۱۳۰۲ | شمال بجنورد(بین ایران و شوری) | ۳/۷ | ۳۲۰۰ |
۱۳۰۹ | سلماس | ۲/۷ | ۲۵۰۰ |
۱۳۱۹ | شمال بیرجند | ۱/۶ | ۶۸۰ |
۱۳۴۱ | بوئین زهرا | ۲/۷ | ۱۲۲۰۰ |
۱۳۴۷ | دشت بیاض ، فردوس و کاخک | ۴/۷ | ۱۲۰۰۰ |
۱۳۵۱ | فارس | ۹/۶ | ۵۰۰۰ |
۱۳۵۶ | کرمان | ۷/۵ | ۶۶۵ |
۱۳۵۷ | طبس | ۳/۷ | ۱۸۰۰۰ |
۱۳۶۹ | رودبار و منجیل | ۳/۷ | ۴۰۰۰۰ |
۱۳۷۶ | قائنات | ۳/۷ | ۱۵۶۷ |
۱۳۸۲ | بم | ۶/۶ | ۳۵۰۰۰ |
۱۳۹۲ | شنبه(شهر) دهستان طسوج | ۳/۶ | ۶۰ |
۱۳۹۶ | ازگله، کرمانشاه | ۳/۷ | ۵۳۰ |
در سال ۱۳۹۲ نیز در منطقه کاکی و شنبه و برازجان در استان بوشهر زلزلههای دیگری رخ داد که به علت همان نقصهای موجود در ساختمانهای زلزله بم و زلزله رودبار و منجیل در سال ۱۳۶۹، با توجه به کوچک بودن جمعیت منطقه تلفات جانی و مالی نسبتاً بالایی دربرداشت.
از کل جمعیت استان بوشهر حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد در روستاها زندگی میکنند که متأسفانه خانههای این قشر از جمعیت که اکثراً با مصالح بنایی ساخته شدهاند، در برابر زلزله مقاوم نیستند، که برای ساخت ساختمانهای جدید و بهسازی ساختمانهای قدیمی باید راهکارهای مقرون به صرفه و اجرایی به این قشر از مردم ارائه شود.
به طور کلی با نگاهی به تاریخچۀ زلزلههای کشور مشخص میشود که خانههای روستایی که در ناحیۀ مرکزی زلزلههایی با بزرگی بیش از ۵/۵ ریشتر قرار گرفته باشند در معرض خطر ترک خوردن و فروریختن هستند. البته ساختمانهای آجری شهری که با ملات سیمان چیده شده باشند، مقاومت بیشتری دارند و ممکن است در برابر زلزلههایی با بزرگی ۶ تا ۵/۶ ریشتر نیز پایدار بماند. اما برای اغلب ساختمانهای آجری بدون شناژ تحمل زلزلههایی با بزرگی ۷ یا بیشتر، امکانپذیر نیست و این قبیل ساختمانها بر اثر زلزله فرو میریزند.
بدون شک بالا بردن کیفیت مصالح و نحوه ساخت ، یکپارچگی سقف و سبک کردن آن ، و نیز تعبیه عناصری که نرمی ساختمان را افزایش دهد(مانند کلافهای افقی) میتواند سبب افزایش مقاومت ساختمان شود، اما هیچیک از این تمهیدات به معنای تضمین پایداری قطعی سازه در مقابل زلزلههای مخرب نیست. لازم است در کنار مقاوم سازی های سازه ای، نقشه جامع مدیریت بحران شهری نیز تدوین شود.
بطوریکه در هر شهر بافت های آسیب پذیر، متوسط، مقاوم لرزه ای در یک مطالعه میدانی شناخته و استخراج شوند و بر اساس داده های بدست آمده تجزیه و تحلیل شوند و پس از آن سناریوهای مدیریت بحران تدوین و طرح ریزی گردند.
روشن است که حوادث طبیعی در کشورهای پیشرفته همچون ژاپن، آمریکا و اروپا از نگاه مسئولین و مردم همیشه دارای یک تعریف واحد است و در مواجهه با آن دوگانگی رفتاری مشاهده نمی شود که برای رسیدن به این مهم (رسیدن به درک مشترک) نیازمند یک بسته اجتماعی گسترده شامل جامعه شناسی منطقه ای، مدیریت آموزش انسانی، مدیریت بحران، ارتقا کیفیت ساخت و سازه های مهندسی و افزایش توانایی بازیابی از زیرساخت های آسیب دیده است.
همانطور که گفته شد بحران هایی اینچنینی را جامعه اداره می کند و نه یک قشر خاص از مسئولین، مردم یا مهندسین.
امان الله شبانکاره
کارشناس ارشد مهندسی زلزله
و مدرس دانشگاه