true
به گزارش چغادک نیوز، نشست تخصصی «نقش ترجمه در دیپلماسی فرهنگی» بعد از ظهر امروز شنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۸ با حضور محمدرضا دهشیری عضو روابط عمومی دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه و معاون آموزشی و پژوهشی مرکز ملی مطالعات جهانی شدن و منصور رحمانی عضو هیأت علمی و مدیر گروه مطالعات ایران دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه در غرفه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در بخش بین الملل سیودومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
مترجمان باید به فرهنگ زبانهای مبدا و مقصد احاطه کامل داشته باشند
محمدرضا دهشیری در این نشست گفت: ترجمه یک امر میان فرهنگی است. کار مترجم صرفاً این نیست که پروسهای ادبی را به سرانجام برساند، بلکه او یک متخصص روابط میان فرهنگی است. به هر حال زبان بازتاب فرهنگ یک کشور است و در امر ترجمه مترجم سعی میکند که با توجه به فرهنگ مخاطب، آنچه را که در پس واژگان فرهنگ مبدا است، منتقل کند. این فرآیند انتقال معنا، صرفاً مسألهای زبانی و ترجمهای نیست. بنابراین مترجم نه فقط به دو زبان مبدا و مقصد بلکه باید به هر دو فرهنگ هم احاطه کامل داشته باشد.
وی افزود: همچنین کار مترجم تصویرسازی هم هست. ما سه نوع تصویر داریم. نخست تصویری که مترجم از جامعه خودش دارد. دو دیگر تصویری است که دیگران از جامعه ما دارند و سوم تصویری است که مترجمان از جامعه مبدا به جامعه مقصد منتقل میکنند. بنابراین ترجمه یک ارتباط فرهنگی است که ابتدا از زبان مبدا رمزگشایی کرده و دوباره آن را برای زبان مقصد رمزگذاری میکند. در این میان یک فرآیند ارتباطی رخ میدهد و مترجم باید بر ناسازگاریهای انتقال معنا فائق بیاید.
دهشیری ادامه داد: مترجم باید متن را متناسب با فضای جامعه مقصد بازنویسی کند. همچنین فراموش نکنیم که ترجمه نقش رابط میان امر جهانی با امر محلی دارد. اگر ما بخواهیم مطلبی را از زبان مبدا به زبان مقصد برگردانیم، نیازمند ایجاد یک توازن هستیم بین زبان بین المللی با زبان محلی. در این فرآیند نحوه برقراری تعادل بین امر عام و امر خاص از اهمیت بسزایی برخوردار است و البته مترجم باید برای برقراری این تعادل یک گفتمان انتقادی نسبت به گفتمان جهانی داشته باشد در عین اینکه امانت را در انتقال مطلب رعایت میکند.
این عضو هیأت علمی دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه در ادامه به دیدگاههای پسااستعماری در امر ترجمه اشاره کرد و گفت: ترجمه در این دیدگاه بر این مساله استوار است که اصولاً فرهنگ آن کشور را که فرهنگی استعماری است منتقل میکند، چرا که بیشتر مطالب از زبان انگلیسی ترجمه میشوند. بنابراین مترجم در این حالت به طور ناخودآگاه باعث انتقال فرهنگ استعماری به کشورهای در حال توسعه میشود. بنابراین در این دیدگاه مساله اروپامحوریو مرکزیت بخشی به جهان غرب به نسبت کشورهای جهان سوم دیده میشود و این میتواند به طور ناخودآگاه فرهنگهای اباحه گری را منتقل کند. یکی از اندیشمندان گفته است که در فرآیند ترجمه باید به فضای سوم بین خطوط نیز توجه داشت که این فضا همان مساله انتقال فرهنگ به جامعه هدف است. در اینجا نقش مترجم در بومی سازی و بیگانه سازی اهمیت خاصی پیدا میکند و مترجم باید متن را به گونهای ترجمه کند که واجد انتقال فرهنگ استیلامحورنباشد.
دهشیری اضافه کرد: در مرکز سامان دهی ترجمه و نشر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تلاش شده تا با توجه به مساله ترجمه معکوس فرهنگ ایرانی اسلامی به جهانیان منتقل شده و مساله استیلای فرهنگی معکوس شود. تلاش سازمان برای شناسایی فرهنگ و تمدن ایرانیان و استفاده از میراث ایرانی – اسلامی برای دیپلماسی فرهنگی است. این امر نیازمند آن است که مترجمان ما هم به فرهنگ خودمان تسلط داشته و هم به ظرایف زبان مقصد احاطه داشته باشند. تلاشهای سازمان بر این استوار است که متن متناسب با جامعه هدف تنظیم شود. همچنین فراموش نکنیم که ترجمه فقط فرآیند تولید و مصرف نیست بلکه امر میانی توزیع نیز در آن دخیل است. ما باید در زمینه توزیع داشتههای خودمان در سطح جهان نیز بازنگری کرده و کتابها را متناسب با زبان مقصد ترجمه کنیم.
ترجمه نقش تبادل دانش را دارد
منصور رحمانی نیز در این نشست گفت: ترجمه نقش تبادل اطلاعات و دانش را دارد و همچنین عامل شناخت فرهنگها و تمدنهای مختلف از همدیگر است. دانشی که تبادل میشود عامل توسعه و پیشرفت انسانی است و مفاهیم مشترک را میان ملتها تولید میکند. استاد ما زندهیاد حمید عنایت سالها پیش سرکلاس درس گفت که ما هنوز تا ۴۰ سال دیگر باید ترجمه کنیم تا به دانش روز جهان برسیم. همچنین یکی دیگر از اساتید نیز چند سال پیش اشاره کرد ما نیاز به ۶۰ سال ترجمه داریم. همه اینها درست است اما مشکل کنونی ما در ترجمههای یک طرفه است. یعنی ما مدام از کشورهای غربی ترجمه میکنیم و این منجر به روند استفاده مفاهیم طرح شده توسط آنها در جامعه ما میشود.
وی افزود: متأسفانه در مسائل اجتماعی قالبها را دیگران برای ما ساختهاند. زمانی کشورهای سرمایه داری گفتند که ما جهان اول هستیم و کشورهای مارکسیستی جهان دوم و باقی کشورها جهان سوم یا در حال توسعه هستند و همین باعث ایجاد تولید قالب در ذهن ما شد. همچنین مسألهای مانند منشور حقوق بشر را کشورهای غربی در سازمان ملل نوشتهاند و ما مدام داریم از آنها استفاده میکنیم. حتی تئوریهایی که ما در روابط بین الملل تدریس میکنیم نوشته دیگران است و در متن آنها آمده که دولتها هرچه قدرتمندتر باشند حق دخالت بیشتری دارند. مثلاً آمریکا چون قدرتمند است میتواند به خلیج فارس بیاید اما ایران ما نمیتواند وارد خلیج مکزیک شود. ما باید خود را از این وضعیت برهانیم.
منبع:مهر
false
true
false
true