- 26 بهمن 1399
- يادداشت ها
- کد خبر 80090
- ایمیل
- پرینت
true
true
true
false
false
true
true
true
سایز متن /
true
به گزارش چغادک نیوز، سیده طیبه عزتی از فعالان فرهنگی و رسانهای در یادداشتی به اهمیت و خاطراتی از حماسه روز ۲۲ بهمن امسال پرداخته است:
پایبندی مردم به انقلاب در گام دوم انقلاب اسلامی بار دیگر به نمایش گذاشته شد. ملت ایران در حماسهای بینظیر از عشق به ایران اسلامی صحنههای متفاوتی را نشان دادند و این افتخار ماندگار از شور و شکوه برگ زرین دیگری از تاریخ ایران اسلامی رقم زد.
آخرین جشن پیروزی در قرن سیزدهم، آغازی متفاوت برای چهل و سومین سال پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران شد و با توجه به اینکه شرایط خاص به دلیل شیوع ویروس کرونا وجود داشت، مردم انقلابی و ولایتمدار به شکل کاروانهای خودرویی و موتوری در نقاط مختلف شهر شرکت کردند و این پیام را دادند که حتی کرونا هم نمیتواند مانع حضور پرشور مردم در جشن پیروزی انقلاب اسلامی شود و بار دیگر اتحاد، وحدت و همدلی مردم ولایتمدار صحنههایی بینظیر و ماندگاری را رقم زد.
در این روز مقصد همه به سمت یکپارچگی و وحدت بود و همه آمدند که بگویند مردم ایران تاپای جان خود ایستادهاند و حضور نسل سوم و چهارم انقلاب اسلامی در این صحنههای عزت آفرین، عشق به کشور مقتدر را نشان میداد.
نوجوانان و جوانان سلیمانی در گوشه و نقاط شهر به عشق حاج قاسم آمدند و نشان دادند که مانند سردار دلها مرد میدان هستند و فرهنگ مقاومت و مکتب سلیمانی برای همیشه جاری و ساری است.
مردم غیور، عزت آفرین و همیشه در صحنه آمدند که بگویند در کنار مشکلات اقتصادی، سازندگی نیز بوده و این اتحاد و یکپارچگی مردم ایران است که هیچ کس و هیچ مانعی نمیتواند جلوی پیشرفت و اقتدار کشور را بگیرد و در این نبرد اقتصادی طعم شکست را به دشمنان نظام خواهند چشاند و توطئههای شیطان بزرگ را شکست خواهند داد.
راهپیمایان آمدند که بگویند به خاطر خون شهدا از انقلاب اسلامی تحت هر شرایطی دفاع خواهیم کرد و وحدت کلمه و همدلی با محوریت ولایت فقیه را مثل همیشه به دنیا طنین انداز میکنیم.
آمدند که این پیام را به مسؤولان بدهند که دولتی مؤمن، کاردان، پاکدست، انقلابی، خدامحور، بصیر، جوان و متعهد میخواهند و این درخواست را داشتند که به معیشت مردم توجه جدی داشته و رسیدگی کنند و از خواب غفلت بیدار شوند و با صداقت به مردم خدمت کنند و خون شهدا را فراموش نکنند.
در این صحنههای ماندگار پیامهایی در دست نوشتههایی با عناوین «انقلاب اسلامی ایران، پرتوی از عاشورا و انقلاب الهی آن است»، «آمریکا رو به افول است»، «خامنهای خمینی دیگر است ولایتش ولایت حیدر است»، «شیطان بزرگ بداند فرزندانمان حاج قاسمی دیگرند» و «انقلاب اسلامی، بالنده و مقتدر چون کوه استوار است» به دنیا مخابره شد.
همچنین خانوادههای شهدا در این صحنه های حماسی و غرور آفرین حضور داشتند و بگذارید از خاطرات آن دوران که برایم تعریف کردند اشارهای کنم:
خواهر شهید سید حبیب مرتضوی، در خاطرهای از اولین شرکت در تظاهرات ضد شاه میگوید«۲۷ دی ماه ۵۷، اولین روز بعد از فرار شاه ملعون، همراه جمعی از هم محلیها و دو برادر بزرگتر و خواهر کوچکترم صبح زود سوار اتوبوسی شدیم و برای شرکت در تظاهرات به تهران رفتیم.
جمعیت بقدری زیاد بود که کم کم همدیگر را گم کردیم و من ۱۴ ساله و خواهر ۸ سالهام و یک زن و شوهر و فرزند کوچکشان، که از فامیلهای سببی ما بودند، مانده بودیم.
آن روز همراه جمعیت جاهای مختلفی رفتیم از جمله دانشگاه پلی تکنیک و همراه با جمعیت شعار میدادیم.
نزدیک غروب از سالن آمفی تئاتر دانشگاه تهران سر درآوردیم و در آنجا اسلایدهایی در مورد انقلاب و تظاهرات و شهادت انقلابیون به نمایش گذاشته شده بود که یکباره در آنجا باز شد و شخصی پیامی آورد و همه چیز بهم خورد و همه از آنجا خارج و پراکنده شدند.
وقتی به حیاط دانشگاه آمدیم گلولهها و صدای آنها آسمان دانشگاه را پر کرده بودند و من وخواهرم تا آن زمان چنین صداهایی را نشنیده بودیم؛ خواهرم ترسیده بود. یادم است که به او گفتم، کلاغها دارند تو آسمون پرواز میکنند و این صدای پرواز آنها است.
میخواستیم از دانشگاه خارج بشویم، به سمت هر دری که میرفتیم، گاردیها ایستاده بودند و برمیگشتیم و به سمت در دیگر میرفتیم خلاصه توانستیم از دانشگاه خارج شویم.
یادم است روی دیوارها، جای دستان خونی بود، صدای شعار، سرباز تو بیگناهی، فرماندهات جلاد است به گوش میرسید، طول چند خیابان را طی میکردیم ولی میرسیدیم به سربازهای مسلح که به روی مردم تیراندازی میکردند و مسیر را بر میگشتیم.
هوا داشت تاریک میشد، به کوچهای رسیدیم، اکثر خانهها درشان را به روی مردم باز گذاشته بودند؛ وارد یکی از این خانهها شدیم. ساعتی صبر کردیم تا اوضاع بهتر شود، بعد بیرون آمدیم و سوار یک ماشین غیر سواری شدیم و به خانه آمدیم.
یادم است که خانواده خیلی نگران ما شده بودند؛ پدرم میگفت این دوتا که پسر بودند زودتر از شما آمدند شما تا حالا کجا بودید؟
آن روزها مردم شعارهای مختلفی را یکصدا سرمیدادند:
«خون هر یک شهید، میدهد این نوید مرگ بر شاه (۳ مرتبه)، یکدل و یکصدا میدهیم این ندا مرگ بر شاه(۳ مرتبه)، رهبر ما خمینی بت شکن داده ندا به مردم این وطن/ این رژیم پلید است بدتر از یزید است مرگ بر شاه(۳ مرتبه)، شاه دربهدر شد، ساواک بیپدر شد…الهی بر نگردی ای شاه جانی هرجا که باشی تو چنگ مانی، ای شاه خائن، آواره گردی، خاک وطن را ویرانه کردی، کشتی جوانان وطن، الله اکبر، کردی هزاران تن کفن، الله اکبر، قسم به سرور زنان فاطمه، نداریم از کشته شدن واهمه»
فرزند شهید حاج علی اکبر نوری نیز از خاطرات آن دوران گفت:«سال ۵۷ در مدرسه علمیه خواهران قم درس طلبگی میخواندم و آن جا هر روز و هر شب، تظاهراتی علیه رژیم طاغوتی پهلوی بود و من هم به همراه دوستانم در تظاهرات شرکت میکردم.
در یکی از این راهپیماییها که به مناسبت مجلس ترحیم، برای شهدای مشهد به پا شده بود، از چهار راه شهدا (محل شهادت اولین شهید قم) حرکت کردیم، تا رسیدیم به میدان امام خمینی، در آنجا خبر رسید که در خیابان آذر تیراندازی شده است.
میگفتند که سربازها به فرماندههای خود حمله کردند و چند تن از آنها را کشتهاند. در آن روز، یکی از دوستانم با عدهای از سربازان صحبت کرده بود و سربازان گریه کرده بودند، ساعاتی را حرکت کردیم و شعارهایی مانند:
«ای سرباز فراری، حر زمان مایی…برادر من، تو مال مایی، نه مال آمریکایی…فرموده روح خدا چنین است…سکوت و سازش، کار خائنین است…مرگ بر پهلوی، نوکر اجنبی، مرگ بر شاه(۲)»
بعضی از شعارها هم آهنگین گفته میشد مثل:
«گفتم به مادر ، بنما حلالم…با دشمن دین، گرم جدالم…پاینده بادا آیت الله خمینی…مرگ بر شاه (۲)»
«در راه قرآن، از جان گذشتم…با خون خود، چنین نوشتم…پاینده بادا، آیت الله خمینی…مرگ بر شاه(۲)»
در آن روز وقتی مردم به سربازها میرسیدند، مرگ بر شاه میگفتند. یکی از سربازها گفت: مگر ما شاه هستیم که وقتی به ما میرسید، مرگ بر شاه میگوئید؟
خیابانها از رنگ و نوشته پرشده بود. طاغوتیها، روی نوشتهها را، رنگ زده بودند اما باز مردم نوشته بودند ننگ با رنگ پاک نمیشود.
در آن روز میدیدم که پیرزنها وپیرمردانی که راه رفتن برایشان مشکل بود، حضور داشتند و با صدایی رسا، مرگ بر شاه میگفتند.
تا وقتی که دستور رسید که مردم برگردند، با این که کمبود نفت و بنزین زندگی مردم را فلج کرده بود، حدود ۱۰۰ ماشین اتوبوس و غیره حاضر شد تا مردم را به مقصدشان برساند.»
خلاصه اینکه بعد از گذشت ۴۳ سال از پیروزی انقلاب اسلامی، مردم انقلابی باحضور با شکوه خود عهد و میثاقی دوباره با بنیانگذاز جمهوری اسلامی ایران، آرمانهای شهدا و رهبر معظم انقلاب اسلامی بستند و صحنه دیگری از غدیر را رقم زدند و بر حرکت عزتمندانه نظام اسلامی در گام دوم انقلاب اسلامی تأکید کردند./فارس
false
true
false
true