- 09 اسفند 1399
- يادداشت ها
- کد خبر 81556
- ایمیل
- پرینت
true
true
true
false
false
true
true
true
سایز متن /
true
به گزارش چغادک نیوز، حامد موفق بهروزی در یادداشتی نوشت: میگوید جمع کنید این پدرخواندگی را؛ میگویم فرض کن جمع کردیم. خب الان چه کنیم؟ راهکار شما چیه؟ اصلا پدرخواندگی یعنی چه؟ میگوید برای چه مینشینند و پشت درهای بسته برای جریان انقلاب تصمیم میگیرند؟ میگویم چه تصمیمی برای جریان انقلاب گرفتند؟ میگوید رئیس جمهور را همینها میخواهند تعیین کنند. میگویم مگر به تصمیم اینها کسی رئیس جمهور میشود؟ میگوید اینها میخواهند گزینه خودشان را به اسم جریان انقلاب به خورد ما بدهند. میگویم شما خودتان گزینه دیگری را به اسم انقلاب معرفی کنید. میگوید ما که نمیتوانیم. میگویم اگر اینها وحدت نکنند و دور هم جمع نشوند شما راضی میشوی؟ فردا خود شما نمیآیید بگویید بزرگان انقلابی هر کدامشان بچه حزب اللهی را به یک سویی میکشند و چند دستگی شده؟ و سکوت میکند.
واقعا به این فکر کردهاید چه کسانی باید ائتلاف کنند؟ اساسا ائتلاف در یک انتخابات از شؤن چه کسانی است؟ در علم سیاست ائتلاف را نامزدهای انتخاباتی و یا کسانی که ظرفیت معرفی نامزد انتخاباتی دارند شکل میدهند. گروهها، احزاب و فعالان سیاسی که به این نتیجه برسند به تنهایی نمیتوانند در یک انتخابات به پیروزی برسند به فکر ائتلاف خواهند بود. ائتلاف هم دو نوع است. ائتلاف حداقلی و ائتلاف حداکثری. ائتلاف حداقلی میان چند نامزد و چند گروه سیاسی انجام میشود و ائتلاف حداکثری میان اکثریت نامزدها یا گروههای همسو.
هرکدام از این ائتلافها معایبی دارد و مزایایی. مزیت اصلی در این است که گروههایی که با هم ائتلاف کردهاند اطمینان مییابند که گزینه نزدیکتری به آنها رای خواهد آورد و از طرفی عیب این ائتلاف آن است که پس از پیروزی به دلیل مطالبات متعدد از فرد پیروز وظیفه سنگینی بر عهده او خواهد بود و تنظیم این مطالبات کار را سخت میکند.
اما برگردیم به وضعیت فعلی کشورمان. میتوانیم به نتایج چند انتخابات گذشته مراجعه کنیم. در انتخابات گذشته آقای رئیسی گزینه جریان انقلابی بود و حتی آقای قالیباف هم به نفع ایشان از رقابتهای انتخاباتی انصراف دادند. در نهایت این ائتلاف توانست ۱۶ میلیون رای کسب کند. در انتخابات قبلتر هم در سال ۹۲ مجموع آرای گزینههایی که به جریان انقلابی نزدیکتر بودند حدود ۱۸ میلیون رای بود. این میزان رای میتواند در انتخاباتهای مختلف به عنوان پایه رای جریان انقلابی در نظر گرفته شود. با این وصف اگر جریان انقلابی با چند گزینه وارد رقابت بشود تکلیف مشخص است. حال چه کسی باید گزینههای ریاست جمهوری را به ۱ گزینه تبدیل کند؟ این همان سوالی است که در بالا پاسخ دادم.
لذا عاقلانه بیاندیشیم. هیچ فرصتی برای آزمون و خطا نداریم. اگر همین بزرگانی که دور هم جمع شدند و برای وحدت تلاش میکنند را با عناوینی چون پدرخوانده و … بخوانیم چه کسی میخواهد این وظیفه همسویی میان نامزدهای انتخاباتی را پیش ببرد؟ کدام جمع ظرفیت جمع کردن اغلب نیروهای موثر و به نام این جریان را دارد؟
معتقدم این تکلیفی است بر عهده تمام بزرگان این جریان که این وحدت را با تمام قدرت به پیش برند و از طرفی تا میتوانند با بدنه جریان انقلابی ارتباط بگیرند و سخن بگویند. شرح ما وقع و توضیح اینکه در همین جلسات وحدت چه میگذرد میتواند بخش عمدهای از شبهات را از بین ببرد.
اما مهمتر از کاری که در سطح نامزدهای انتخاباتی و گروههای سیاسی انجام میشود مسئله مطالبه وحدت از سوی بدنه جریان انقلابی است. در کف جامعه و جمع دلسوزان انقلاب اگر اجماعی صورت بگیرد و مطالبه از سوی این بدنه عظیم انقلابی برای وحدت شکل بگیرد کار در سطح نامزدهای انتخاباتی برای ایجاد یک وحدت راحتتر خواهد بود. این را همیشه به یاد داشته باشیم که سیاستمداران معمولا ناظر بر مردم تنظیم میشوند و یکی از مهمترین عوامل کنترل سیاستمداران مطالباتی است که از آنها در کف جامعه شکل میگیرد. این مطالبهگری را جدی بگیریم. /فارس
false
true
false
true