×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true

ویژه های خبری

true
    امروز  سه شنبه - ۶ آذر - ۱۴۰۳  
false
true
“استاد” مسأله روز و عموم مردم ایران را ندارد/نیمی از زنان تجربه آزار جنسی دارند، چطور فیلم بی‌مسأله است؟

به گزارش چغادک نیوز به نقل ازخبرگزاری تسنیم، در ابتدای نشست عماد حسینی به عنوان اولین نفر بیان کرد: حرف‌هایم را در فیلم زده‌ام، برای پاسخ به سوالات شما در اینجا حاضر شده‌ام.

در نتیجه گردانه سخن گفتن به دکتر اقبالی، پژوهشگر حوزه زنان، رسید.

اقبالی مقدمه سخنان خود را به تشریح بحران بی‌مسئلگی در سینما ایران اختصاص داد و با تصریح بر اینکه بی‌مسئلگی باعث شده است سینماگران در طبقه اجتماعی خاص خود دچار تکرار در پرداخت مسائل بشوند، گفت: سینما ایران اساسا به دلیل اینکه ادراکش از جامعه ایران مخدوش است و از زاویه نگاه خودش به مسائل می‌نگرد، روایتگر خوبی برای مسائل جامعه ایرانی نیست. من معتقدم سینما فلسفه است، اگر تکنیک‌های سینمایی را از سینما بگیریم یک متن است و این متن نیاز به یک بنیان نظری دارد.

وی افزود: من معتقدم فیلم استاد نیز در پارادایم بی‌مسئلگی قرار دارد و از این رنج می‌برد که مسئله فیلم یک مسئله پر طنینی در جامعه ایرانی نیست. انکار نمی‌کنم اتفاقی که در فیلم نمایش داده می‌شود تاکنون در جامعه ایرانی رخ نداده است؛ ولی آیا باید آن را به‌مثابه یک مسئله اجتماعی عنوان کرد، آن هم در شرایطی که تاکنون در فیلم‌های مختلف، با روایت‌های متعددی به این مسئله پرداخته شده است. مگر مسئله تعرض و آزار جنسی در جامعه دارای چه اولویتی است که باید این همه فیلم برایش خرج شود؟ به نظر من این را باید در بی‌مسئلگی سینما تحلیل کرد.

این پژوهشگر حوزه زنان و خانواده، با انتقاد از نوع شناختی که از جنبش Me too در سال‌های گذشته دامن زده شده است، گفت: درباره جنبش Me too ما دچار یک خطای تشخیصی در شناخت مسئله شده‌ایم و چون مسئله را اشتباه شناختیم، تجویزهای ما نیز راه به خطا می‌برد. این را اگر ناظر به فیلم بخواهم عرض کنم، دختری که با انتخاب خودش در موقعیت تعرض قرار می‌گیرد خودش مقصر است، چراکه تو به پستوی خانه یک مرد نامحرم رفتی و انتظار داری بقیه هم صدایت را بشنوند؟ البته این به معنای تبرئه مرد متجاوز نیست؛ اما بازنمایی دختر به عنوان فرد مظلوم غلط است. امثال این خوانش‌های غلط از مسئله، زمینه تحولات قانونی غلط را ایجاد می‌کند و باعث طرح قوانینی می‌شود که از بنیان تشخیص نادرستی نسبت به مناسبات اجتماعی دارد.

وی افزود: در فیلم «استاد» برای پسر قانون موضوعیتی ندارد و خودش مستقیم سراغ متجاوز رفته و او را زیر مشت و لگد می‌گیرد. در جشنواره‌های گذشته نیز فیلم‌هایی بوند که ساختارهای موجود را ناکارآمد نشان می‌دادند و شخصیت‌ها قانون را نادیده می‌گرفتند. این اتکا به عاملیت فردی نشان ‌دهد که دختر و پسر به عنوان نمادی از جامعه ایرانی، منقطع از جامعه هستند و در این جامعه افراد به دنبال فرصت رهاشدن از زندانی هستند که در آن زندگی می‌کنند، چنین تصویری با عنوان مهاجرت از ایران به دلیل نارضایتی از زیست اجتماعی، برای من به عنوان مخاطب خلق ناامیدی می‌کند. این مسئله برای طبقه اجتماعی هنرمند و سینماگر عمومیت دارد و برای همین هم هست که به آن می‌پردازد.

دکتر سیار، شاعر و عضو هیئت‌علمی دانشگاه، کارشناس دیگر این جلسه بود که سخنان خود را با اشاره به نسبت ادبیات و امید شروع کرد و گفت: ما در ایران درباره ادبیاتی صحبت می‌کنیم که شاید بزرگ‌ترین شاهکارش این باشد که در تلخ‌ترین دوران تاریخی این سرزمین یعنی حمله مغول‌ها، روشن‌ترین و امیدوارانه‌ترین اشعاری را در ادبیات فارسی تولید کرده است که حتی ما هنوز در این عصر و در هر جای دنیا اگر قدری مأیوس بشویم و تلخی بچشیم، یکی از پناهگاه‌های ما ادبیات آن دوران تاریک است. اشعار شاعرانی چون مولوی، عطار، حافظ، سعدی و… . امروز سینمای ما چنین الگویی در مقابل خود دارد.

وی حدیث جنود عقل و جهل را چهارچوبی برای نظریه‌پردازی در حوزه سینمای دینی و نقد دینی سینما عنوان کرد و گفت: حدیث جنود و عقل چکیده دیدگاه فرهنگی اسلام است. این حدیث با دسته‌بندی دو سپاه عقل و جهل – به معنای لجاجت بر نادانی – صحنه نبردی را توصیف می‌کند که در جان تک‌تک انسان‌ها جریان دارد. ۷۵ سرباز عقل در مقابل ۷۵ سرباز جهل. ایمان در برابر کفر، تصدیق در مقابل انکار، امید در مقابل ناامیدی و شادی در مقابل غم.

وی افزود: فرهنگ که چیزی جز آنچه در باطن افراد می‌گذرد نیست، عرصه تلاقی این دو سپاه است. یک محک برای نقد سینما همین حدیث است. نظر خیلی‌ها در پایان فیلم از تماشای راه‌های بسته، تلفن‌های بی‌ثمر و گفتگوهای پر از توهین و فحاشی، این بود که فیلم ناامیدانه است و فضای سردی را به نمایش می‌گذارد.

در ادامه دکتر سیار رویکردی خوش‌بینانه از فیلم را هم تشریح کرد و گفت: اگر بخواهیم خوش‌بینانه نگاه کنیم، کلیت فیلم درست است که فضای تلخی را نشان می‌دهد؛ اما این بن‌بست مربوط به یک قشر خاص است و فیلم به دنبال تعمیم به همه مردم نیست. بلکه فیلم می‌خواهد به عده‌ای که اتفاقاً به مرجعیتی در هنر رسیده‌اند بتازد. در پایان هم جناح‌گیری خاصی ندارد و نمی‌خواهد طرف شخص خاصی را بگیرد.

وی ابراز داشت: من نمی‌دانم اینها در ذهن کارگردان بوده است یا نه ولی ‌می‌شود گفت که این فیلم می‌خواهد یک ادعانامه‌ای علیه زندگی روشنفکری مطرح کند. صحنه‌ای که پسر تابلوی هنری را پاره می‌کند، این حرف را می‌رساند که شخصیت متجاوز ادعایش این است که زیبایی خلق می‌کند؛ اما جز زشتی نیافریده است و ما هنری را نمی‌خواهیم که چنین اتفاقاتی را رقم بزند. این پارادوکسی است از کسی که متولی امر زیبایی است؛ اما سیاه‌کارترین فرد جامعه هم هست.

در بخش دیگر برنامه سید عماد حسینی به دعوت مجری برای پاسخ به انتقادات کارشناسان، شروع به سخن گفتن کرد. وی دکتر اقبالی را مورد خطاب قرار داد و گفت: مسئله اصلی جامعه را چه کسی را تعیین می‌کند، یعنی چه کسی می‌تواند بگوید که مسئله ما چیست؟ آمار می‌گوید که بیش از نیمی از زنان ایران تجربه آزار جنسی را دارند. حال مسئله‌ای که بیش از پنجاه‌درصد زنان جامعه با آن روبه‌رو هستند چطور مسئله ما نیست؟ من خودم به عنوان هیئت‌علمی دانشگاه باتوجه‌ به نمونه‌هایی که از نزدیک مشاهده کرده‌ام وجود چنین مسائلی را در جامعه دانشگاهی تایید می‌کنم، خب این چطور مسئله اصلی ما نیست؟

 

 

روایت معاون برنامه پهلوی از ورشکستگی با درآمد ۲۰ میلیارد دلاری

❮❯

“استاد” مسأله روز و عموم مردم ایران را ندارد/نیمی از زنان تجربه آزار جنسی دارند، چطور فیلم بی‌مسأله است؟

۱۵ بهمن ۱۴۰۱ – ۱۲:۱۸ اخبار فرهنگی اخبار سینما و تئاتر

"استاد" مسأله روز و عموم مردم ایران را ندارد/نیمی از زنان تجربه آزار جنسی دارند، چطور فیلم بی‌مسأله است؟

در نخستین روز از جشنواره فیلم فجر، محفل سینمایی آرمان که به همت جریان دانشجویی با رویکرد نقد محتوایی شروع به کار کرده است، با حضور سید عماد حسینی کارگردان استاد و مهدی سیار و ابوالفضل اقبالی پژوهشگر و فعال فرهنگی به بررسی فیلم‌ پرداختند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در ابتدای نشست عماد حسینی به عنوان اولین نفر بیان کرد: حرف‌هایم را در فیلم زده‌ام، برای پاسخ به سوالات شما در اینجا حاضر شده‌ام.

 

در نتیجه گردانه سخن گفتن به دکتر اقبالی، پژوهشگر حوزه زنان، رسید.

 

اقبالی مقدمه سخنان خود را به تشریح بحران بی‌مسئلگی در سینما ایران اختصاص داد و با تصریح بر اینکه بی‌مسئلگی باعث شده است سینماگران در طبقه اجتماعی خاص خود دچار تکرار در پرداخت مسائل بشوند، گفت: سینما ایران اساسا به دلیل اینکه ادراکش از جامعه ایران مخدوش است و از زاویه نگاه خودش به مسائل می‌نگرد، روایتگر خوبی برای مسائل جامعه ایرانی نیست. من معتقدم سینما فلسفه است، اگر تکنیک‌های سینمایی را از سینما بگیریم یک متن است و این متن نیاز به یک بنیان نظری دارد.

 

وی افزود: من معتقدم فیلم استاد نیز در پارادایم بی‌مسئلگی قرار دارد و از این رنج می‌برد که مسئله فیلم یک مسئله پر طنینی در جامعه ایرانی نیست. انکار نمی‌کنم اتفاقی که در فیلم نمایش داده می‌شود تاکنون در جامعه ایرانی رخ نداده است؛ ولی آیا باید آن را به‌مثابه یک مسئله اجتماعی عنوان کرد، آن هم در شرایطی که تاکنون در فیلم‌های مختلف، با روایت‌های متعددی به این مسئله پرداخته شده است. مگر مسئله تعرض و آزار جنسی در جامعه دارای چه اولویتی است که باید این همه فیلم برایش خرج شود؟ به نظر من این را باید در بی‌مسئلگی سینما تحلیل کرد.

 

این پژوهشگر حوزه زنان و خانواده، با انتقاد از نوع شناختی که از جنبش Me too در سال‌های گذشته دامن زده شده است، گفت: درباره جنبش Me too ما دچار یک خطای تشخیصی در شناخت مسئله شده‌ایم و چون مسئله را اشتباه شناختیم، تجویزهای ما نیز راه به خطا می‌برد. این را اگر ناظر به فیلم بخواهم عرض کنم، دختری که با انتخاب خودش در موقعیت تعرض قرار می‌گیرد خودش مقصر است، چراکه تو به پستوی خانه یک مرد نامحرم رفتی و انتظار داری بقیه هم صدایت را بشنوند؟ البته این به معنای تبرئه مرد متجاوز نیست؛ اما بازنمایی دختر به عنوان فرد مظلوم غلط است. امثال این خوانش‌های غلط از مسئله، زمینه تحولات قانونی غلط را ایجاد می‌کند و باعث طرح قوانینی می‌شود که از بنیان تشخیص نادرستی نسبت به مناسبات اجتماعی دارد.

 

وی افزود: در فیلم «استاد» برای پسر قانون موضوعیتی ندارد و خودش مستقیم سراغ متجاوز رفته و او را زیر مشت و لگد می‌گیرد. در جشنواره‌های گذشته نیز فیلم‌هایی بوند که ساختارهای موجود را ناکارآمد نشان می‌دادند و شخصیت‌ها قانون را نادیده می‌گرفتند. این اتکا به عاملیت فردی نشان ‌دهد که دختر و پسر به عنوان نمادی از جامعه ایرانی، منقطع از جامعه هستند و در این جامعه افراد به دنبال فرصت رهاشدن از زندانی هستند که در آن زندگی می‌کنند، چنین تصویری با عنوان مهاجرت از ایران به دلیل نارضایتی از زیست اجتماعی، برای من به عنوان مخاطب خلق ناامیدی می‌کند. این مسئله برای طبقه اجتماعی هنرمند و سینماگر عمومیت دارد و برای همین هم هست که به آن می‌پردازد.

 

دکتر سیار، شاعر و عضو هیئت‌علمی دانشگاه، کارشناس دیگر این جلسه بود که سخنان خود را با اشاره به نسبت ادبیات و امید شروع کرد و گفت: ما در ایران درباره ادبیاتی صحبت می‌کنیم که شاید بزرگ‌ترین شاهکارش این باشد که در تلخ‌ترین دوران تاریخی این سرزمین یعنی حمله مغول‌ها، روشن‌ترین و امیدوارانه‌ترین اشعاری را در ادبیات فارسی تولید کرده است که حتی ما هنوز در این عصر و در هر جای دنیا اگر قدری مأیوس بشویم و تلخی بچشیم، یکی از پناهگاه‌های ما ادبیات آن دوران تاریک است. اشعار شاعرانی چون مولوی، عطار، حافظ، سعدی و… . امروز سینمای ما چنین الگویی در مقابل خود دارد.

 

بیشتر بخوانید

نگاهی به فیلم «استاد»| شکستن فرم فریبنده حضرت استاد

 

وی حدیث جنود عقل و جهل را چهارچوبی برای نظریه‌پردازی در حوزه سینمای دینی و نقد دینی سینما عنوان کرد و گفت: حدیث جنود و عقل چکیده دیدگاه فرهنگی اسلام است. این حدیث با دسته‌بندی دو سپاه عقل و جهل – به معنای لجاجت بر نادانی – صحنه نبردی را توصیف می‌کند که در جان تک‌تک انسان‌ها جریان دارد. ۷۵ سرباز عقل در مقابل ۷۵ سرباز جهل. ایمان در برابر کفر، تصدیق در مقابل انکار، امید در مقابل ناامیدی و شادی در مقابل غم.

 

وی افزود: فرهنگ که چیزی جز آنچه در باطن افراد می‌گذرد نیست، عرصه تلاقی این دو سپاه است. یک محک برای نقد سینما همین حدیث است. نظر خیلی‌ها در پایان فیلم از تماشای راه‌های بسته، تلفن‌های بی‌ثمر و گفتگوهای پر از توهین و فحاشی، این بود که فیلم ناامیدانه است و فضای سردی را به نمایش می‌گذارد.

 

در ادامه دکتر سیار رویکردی خوش‌بینانه از فیلم را هم تشریح کرد و گفت: اگر بخواهیم خوش‌بینانه نگاه کنیم، کلیت فیلم درست است که فضای تلخی را نشان می‌دهد؛ اما این بن‌بست مربوط به یک قشر خاص است و فیلم به دنبال تعمیم به همه مردم نیست. بلکه فیلم می‌خواهد به عده‌ای که اتفاقاً به مرجعیتی در هنر رسیده‌اند بتازد. در پایان هم جناح‌گیری خاصی ندارد و نمی‌خواهد طرف شخص خاصی را بگیرد.

 

وی ابراز داشت: من نمی‌دانم اینها در ذهن کارگردان بوده است یا نه ولی ‌می‌شود گفت که این فیلم می‌خواهد یک ادعانامه‌ای علیه زندگی روشنفکری مطرح کند. صحنه‌ای که پسر تابلوی هنری را پاره می‌کند، این حرف را می‌رساند که شخصیت متجاوز ادعایش این است که زیبایی خلق می‌کند؛ اما جز زشتی نیافریده است و ما هنری را نمی‌خواهیم که چنین اتفاقاتی را رقم بزند. این پارادوکسی است از کسی که متولی امر زیبایی است؛ اما سیاه‌کارترین فرد جامعه هم هست.

 

در بخش دیگر برنامه سید عماد حسینی به دعوت مجری برای پاسخ به انتقادات کارشناسان، شروع به سخن گفتن کرد. وی دکتر اقبالی را مورد خطاب قرار داد و گفت: مسئله اصلی جامعه را چه کسی را تعیین می‌کند، یعنی چه کسی می‌تواند بگوید که مسئله ما چیست؟ آمار می‌گوید که بیش از نیمی از زنان ایران تجربه آزار جنسی را دارند. حال مسئله‌ای که بیش از پنجاه‌درصد زنان جامعه با آن روبه‌رو هستند چطور مسئله ما نیست؟ من خودم به عنوان هیئت‌علمی دانشگاه باتوجه‌ به نمونه‌هایی که از نزدیک مشاهده کرده‌ام وجود چنین مسائلی را در جامعه دانشگاهی تایید می‌کنم، خب این چطور مسئله اصلی ما نیست؟

وی با برشمردن مصادیقی از نمونه‌های افشای رسوایی‌های اخلاقی در غرب در سال‌های گذشته و واکنش سختی که در پی این رسوایی‌ها از سوی جامعه غربی برای آزارگران پدید آمد، گفت: در غرب بر علیه چنین رسوایی‌هایی برخورد جدی وجود دارد؛ اما اینجا روایت‌های متعددی علیه شخصی منتشر می‌شود؛ ولی او همچنان به کارش ادامه می‌دهد، خب قوه قضاییه باید این موارد را بررسی بکند. به نظر می‌آید باید پاک‌سازی ابتدا از خود ما هنرمندان شروع بشود.

کارگردان فیلم «استاد» در اشاره به انتقاداتی که حول درست یا غلط‌بودن نوع بازنمایی فیلم که در ابتدای مطرح شد، با بیان اینکه ما در فیلم بیانیه یا داستان مستند تعریف نمی‌کنیم، گفت: مگر ما هر چیزی را که در فیلم نشان دهیم به منزله تایید آن است؟ در سینما مفهومی وجود دارد با عنوان کاتارسیست، به معنای نشان‌دادن پلشتی‌های جامعه به صورتی که انسان با دیدن آنها دچار تاثیر و مهذب شدن می‌شوند.

حسینی در بخش دیگر سخنان خود نمونه‌هایی از سازوکارهای غیراخلاقی و تعاملات نامناسب در فضای هنری را برشمرد و با اشاره به فشارهایی که در فرایند ساخت فیلم بر تیم تولید وارد شده است، گفت: ما فشارهای مختلفی را از زوایای متعددی دریافت کردیم. در هنگام درخواست پروانه ساخت به‌صراحت به ما گفتند که به علت شباهت کاراکتر اصلی فیلم به فلان کس به شما پروانه ساخت نمی‌دهیم. یا اینکه یکی از بازیگرانی که برای همکاری با او تماس گرفتم به من گفت دنبال دردسر نرو، تو که در اول راه هستی کاری بساز که بتوانی در سینما بمانی.

وی تصریح کرد: هیچ کدام از شخصیت‌های ما کاملا سیاه یا سفید نیستند. بالاخره هر کدام نقاط ضعف یا قوتی دارند. ما در فیلم سعی کردیم اشتباه دختر را هم مورد انتقاد قرار دهیم.

در پایان فرصت کوتاهی برای جمع‌بندی در اختیار دو کارشناس جلسه قرار گرفت و در این زمان دکتر اقبالی بخشی از کسانی که در حال حاضر مدعی دفاع از حقوق زن هستند را در زمره مقصران اصلی مسئله دانست و بر وظیفه سینمای متعهد برای روایت تحلیلی و افق‌گشا تاکید کرد. همچنین دکتر سیار از معضلی با عنوان چشم‌پوشی از خطای بزرگان و معروفین نام برد و گفت: این در جامعه هست که آدم‌هایی که در یک حوزه عملکرد خوبی داشته‌اند و به معروفیت رسیده‌اند، در مورد افعال دیگرشان مورد بازخواست قرار نمی‌گیرند و این موجب انباشتی از پلیدی‌ها زیر خدمات و بزرگی‌ها می‌شود.

در نهایت این نشست با بیان نکات و انتقادات حاضرین در سالن خطاب به کارگردان فیلم و کارشناسان جلسه خاتمه یافت.

false
true
false
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false