بوسهای که جا ماند و پسر بامعرفتی که با پیکر سالم نزد مادر برگشت
حسن خیلی با معرفت بود، روز رفتن نگذاشت صورتش را ببوسم، حالا با صورت سالم برگشته تا جبران کنه و نگم بی معرفته
·
این را گفت و لبهایش را گذاشت روی صورت پسر و گونههایش را بوسید
·
·
·
فرهنگی