true
به گزارش چغادک نیوز به نقل از تسنیم، ابوالفضل بیهقی تاریخ نویس و ادیب دوران غزنویان است و در بزرگی قدر و منزلت او در ادبیات فارسی همین بس که او در سرزمینی که از دیرباز در تصرف شاعران و محل ترکتازی هنری آنان بوده است، کاری کرده است که نامش در زمره بزرگان ادبیات ثبت شود. زبان فارسی همان گونه که با نام افسران سخن و شاعران قدرقدرت خود بلند شده است، مدیون نویسندگانی است که در حوزه نگارش نثر هم این زبان را به غنا و والامرتبگی رساندند و بی شک و شبهه ای یکی از مهمترین چهرههایی که در این عرصه درخشید، بیهقی است.
تاجی درخشان بر سر ادبیات
بیهقی در خراسان که مهد ادبیات و سخنوری در زمانه خود بود، به دنیا آمد. یکی از بزرگترین بختیاریهای او و شاید زبان فارسی این بود که بیهقی با استعداد و خوش قریحه، از همان ابتدای جوانی شاگرد استادی دنیادیده، ادیب و سخن شناس به نام بونصر مشکان شد. بونصر مشکان که سمت مهم دبیری درباره غزنویان را برای دورانی طولانی در اختیار داشت، تنها در آموزاندن راه و روش نوشتن و رمزهای تسلط بر زبان، بیهقی را آموزش نداد بلکه همزمان به او راه و رسم انصاف در نوشتن، سیاست دانی و همه جانبه نگری که لازمه کار سیاست و ابزار دست یک تاریخ نگار ورزیده است، آموخت.
بیهقی در کتاب بزرگ خود «تاریخ بیهقی» که با شوربختی تمام بخشهای مهمیاز آن به دست ما نرسیده است، بارها بر نقش آموزههای بونصر تأکید میکند و از استادش یاد میکند که دست او را گرفت و بر قله نثر فارسی نشاند.
یکی از مهمترین ویژگیهای کار بیهقی این است که او به دنبال نشان دادن هنرمندی خود در نثر نویسی نبوده است. او قصد روایت تاریخ را داشته و انصافاً در این روایت، دقت و انصافی از او مشاهده میکنیم که از کمتر تاریخ نگار کلاسیکی دیده شده است. اما در حین روایت تاریخ است که بیهقی هنرمندی خود را نشان میدهد.
«تاریخ بیهقی» همینقدر که به دست ما رسیده است، تاج درخشانی بر سر ادبیات فارسی است. نویسنده این کتاب، با اینکه خود را در موضع هنرآفرینی زبانی نمیدیده است، چنان بر زبان فارسی مسلط بوده و چنان قلم شیرین و بی تکراری داشته است که هرکس این کتاب را ولو بخشهایی از آن را خوانده باشد، به چشمیدیگر به زبان فارسی مینگرد و درک میکند این زبان چه توان شگفتی در هنرآفرینی و شیرین کاری دارد. اگر بیهقی نبود، این ظرفیت عظیم زبان فارسی یا هرگز دیده نمیشد یا قرنها دورتر با ظهور شخصیتی چون سعدی بروز میکرد.
بیشتر بخوانید
تحصیل کردگان ما یک نامه عادی نمیتوانند بنویسند
تأثیر بیهقی بر تاریخ ادبیات بعد از خود، چنان است که تقریباً هیچ شاعر، نویسنده و هنرمندی در دیگر رشتههای هنری نیست که بدون خواندن کتاب او، به زبان فارسی و ظرفیتهای هنری اش مسلط شود. امروزه نه تنها نویسندگان بلکه بسیاری از نمایشنامه نویسان و فیلمنامه نویسان قدرقدرت زبان فارسی، به صراحت خود را وامدار بیهقی میدانند.
اما به یاد داشته باشیم که وضعیت نثر در دوران ما روز به روز بدتر میشود. آفریدن آثاری شیرین و خواندنی چون تاریخ بیهقی اندک اندک از دسترس ما دور و دور میشود چرا که حتی نخبگان و برگزیدگان جامعه ما هم در نوشتن درست و بدون اشتباه نثر فارسی دچار مشکلند. بسیاری از تحصیل کردگان سطح بالای جامعه امروز ما از نوشتن یک نامه ساده بدون ایراد و غلطهای املایی و انشایی عاجزند، چه اینکه نثری شیرین و پاکیزه و خوش خوان بنویسند.
این ایراد بخشی به آنچه که از دوران قاجار به این سو، بر سر نثر فارسی آمد؛ باز میگردد. در این دوران نثر فارسی تحت سیطره زبانهای خارجی بخصوص فرانسوی، لاغر و لاغرتر شد و بعد از آن خارجی دانی و تقلید از زبانهای دیگر به شیوهای برای فخرفروشی تبدیل شد. به همین دلیل قواعد و ساختارهای زبانهای بیگانه، به جای بنیادهای زبان فارسی نشست و بسیاری از ایرانیان با دستور زبان انگلیسی و فرانسوی و با کلمات نیمه ایرانی و نیمه فرنگی، نوشتند و خواندند.
بیشتر بخوانید
این ترجمه زدگی مفرط امروز زبان ما و نثر ما را به موجودی تنگدست و کم مایه تبدیل کرده است. بخش دیگری از این مشکل به مطالعه کم و شیوه عقب ماندۀ آموزش زبان و انشانویسی در نظام آموزش و پرورش کشور در همۀ دوران معاصر باز میگردد که باعث میشود دانش آموزان نه تنها از نوشتن و نگارش لذت نبرند، آن را کاری عذاب آور و شکنجهای پایانناپذیر ببینند و بعد از دوران تحصیل تا جایی که ممکن است به دنبال نگارش نروند.
این روزها نثر فارسی حال و روز خوشی ندارد و خوب است در روزهایی مثل امروز برای رهایی از این بحران و شیوههای حفظ زبان و نثر از وضعیت رو به زوال کنونیاش چاره اندیشی شود.
false
true
false
true