- 27 دی 1399
- يادداشت ها
- کد خبر 77302
- ایمیل
- پرینت
true
true
true
false
false
true
true
true
سایز متن /
true
به گزارش چغادک نیوز، داود عامری | آمریکا سالها است که با شعار دموکراسی و ارزشهای آمریکایی، مدعی پایان تاریخبا نظام دموکراتیک خود میباشد. این کشور با مدیریت پشت صحنه صهیونیست ها تلاش می کند نظام آمریکایی را کامل ترین نوع دموکراسی القا نماید و به دنبال جهانی سازی ازارزش های خود است و به بهانه حفاظت از دموکراسی، نظام های حکومتی مغایر با خود را تحت فشار قرار می دهد. هر چند مدتها است که کارشناسان از افول آمریکا در عرصه های مختلف حرف می زنند، اما وقایع انتخابات اخیر انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا و آخرین صحنه تماشایی آن، ورود عدهای معترض به کنگره با هدایت و حمایت ترامپ، نشان داد که این ارزش هایی که به دنبال جهانی کردن آن بودند، به چه میزان بدلی و غیرارزشی هستند و آمریکا ییان به هیچ یک از قوانین بین المللی و حتی داخلی خود احترام قائل نیستند و تا جایی قانون را قبول دارند که به نفع آنها باشد. آنها حتی به مقررات داخلی خود نیز پایبندی ندارند، از این رو انتخابات آمریکا و حوادث آنرا از چند منظر می توان مورد توجه قرار داد.
۱- جو بایدن رئیس جمهور منتخب آمریکا به صراحت اعلام کرد دموکراسی ما در بدترین وضع خود است که در تاریخ مدرن آمریکا سابقه نداشته است. این اظهارات از یک سو نشان دهنده وضعیت دموکراسی در آمریکا است که یکی از رقبای انتخاباتی به انحطاط آن به صراحت اشاره میکند و از سوی دیگر جهان شاهد فروریختن حیثیت دموکراسی آمریکایی بود.
آنچه در جریان تبلیغات انتخاباتی تا لشکرکشیهای خیابانی و ورود طرفداران ترامپ به کنگره و فرار نمایندگان، همه همه پوشالی بودن دموکراسی آمریکایی را به جهانیان نشان داد و ثابت کرد که آمریکا بر خلاف ادعای مدیریت جهان دموکراتیک، در حال حرکت به سمت یک تنزل حیثیتی در جهان است، به طوری که ریچارد هاس رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا وقایع اخیر را هشداری تکان دهنده و آن را نشانی از افول آمریکا در جهان توصیف کرد.
۲- آمریکا سالها بود که با تبلیغات گسترده، خود را جهان آزاد با شفافترین نوع انتخابات معرفی میکرد. در انتخابات ۲۰۲۰ جهان به وضوحو به کرات شاهد آن بود که رئیس جمهور حاکم این کشور شیوه انتخابات در آمریکا را غلط و مدعی تقلب در انتخابات شد. این سخن راست یا دروغ، پیام مهمی را به جهانیان مخابره کرد که دیگر آمریکا نمیتواند خط و مشی دموکراسی خود را به کسی تحمیل کند، چرا که این مدل دموکراسی غلط است و یا اساساً دولتمردان به دموکراسی اعتقاد ندارند و یا دموکراسی را تا جایی قبول دارند که منافع آنها تامین می شود.
۳- طی چندین سال گذشته در منطقه و جهان شاهد آن بودیم که آمریکا با بهرهگیری از قدرت تبلیغاتی و برافراشتن پرچم حمایت از دموکراسی، تلاشهای فراوانی برای راهاندازی انقلابهای مخملی در کشورهای مختلف اقدام نموده و در مواردی هم با استفاده از این حربه، به تضعیف حکومت های قانونی کشورها اقدام و آنها را از طریق کودتای مخملی ساقط کرده است.
این بار حربه آمریکا به خود او بازگشت و بومرنگ اجتماعی آمریکا در پرتو تکنیکهای انقلاب های رنگی تمام حیثیت و اعتبار ارزش های آمریکایی را به یکباره نابود کرد. وقایع انتخابات ۲۰۲۰ نشان داد که ارزشهای دموکراتیک آمریکا همان دستکش مخملی این کشور برای پوشاندن چنگالهای چدنی آن بود که به سوی ملت ها دراز میکرد و با بهرهگیری از تبلیغات گسترده رسانهای، بسیاری از مردم جهان را از دستیابی به واقعیتهای درون آمریکا باز می داشت.
۴- آنچه مسلم است با این رسوایی بزرگ برای دموکراسی آمریکایی، باید گفت که دیگر این آمریکا بزک شدنی نیست، به طوری که بیشترین واژگان برای توصیف وضعیت آمریکا از سوی تحلیلگران و سیاستمداران در روزهای گذشته عبارت بودند از: «شرم آور»«ننگین»«رسوایی تمامعیار»«سیاه ترین روز تاریخ آمریکا»«جنگ داخلی»«پایان آمریکای بزرگ» و «بازگشت انقلاب رنگی به صاحبش» و «پایان دموکراسی آمریکایی» بود. حادثه ژانویه به اندازهای سخیف و مفتضحانهبود که بعضی آن را میخی بر تابوت دموکراسی آمریکایی دانستند.
۵-دموکراسی آمریکایی نشان داد که توانسته است فردی همچون ترامپ را به قدرت برساند که نه تنها به هیچ قاعده و قانون بینالمللی پایبند نبود و در طی ۴ سال در تضعیف نهادهای بینالمللی هر آنچه توانست، انجام داد و با وجود مخالفت های مختلف از درون آمریکا نیز ، هیچ نهادی نتوانست در برابر زیادهخواهیهای او ایستادگی کند. در عرصه داخلی آمریکا با وجود بسیج تمام نهادهای قدرت، تا همین چهارشنبه هیچکس توان به پایین کشیدن او را نداشت. بنابراین اگر در جهان دیکتاتورها از طریق کودتا و با حمله به نهادهای قانونی به حکومت می رسند، عملاً دموکراسی آمریکایی نشان داد که خود یک دستگاه تولید دیکتاتور از نوع بزک کرده آن است.
۶- وقایع انتخابات آمریکا را باید یک چراغ پر نور برای عبرت و درس آموزی پیروان بی چون و چرای غرب در کشور و منطقه به حساب آورد که اگر اندکی بصیرت به خرج دهند، بیهیچ استدلالی همین وقایع برای پرهیز از تبلیغ و کاستن ازهیمنه دروغین دموکراسی و آزادی در غرب برای آنها کفایت میکند تا کورکورانه به پیاده نظام تبلیغ ارزشهای پوشالی و فریبنده غرب تبدیل نشوند و دست به ریسمان محکم هویت ملی و انقلابی خود بزنند که میتواند الگوی مناسبی برای جهان در عصر اضمحلال دموکراسی غرب باشد./تسنیم
false
true
false
true