true
به گزارش چغادک نیوز، تهدید بزرگ و خاصی که متوجه آزادی است، زمانی رخ می دهد که اهالی رسانه به جای نظارت و افشای تخلفات سازمان های دولتی با آنها همدستی می کنند. متاسفانه این همدستی الگویی رایج در پوشش رسانه ای فعالیت های دولت امنیت ملی دارد. به این ترتیب مردم آمریکا رسما تبلیغاتی را دریافت می کنند که خود را در پوشش گزارشگری و تجزیه و تحلیل صادقانه درآورده است.
میزان این همکاری گاه به سطوح حیرت انگیزی رسیده است. در چند دهه اول جنگ سرد، برخی روزنامه نگاران حتی به دارایی های آشکار و بارز سیا تبدیل شدند. مقاله ۲۵ هزار کلمه ای کارل برنشتاین گزارشگر واشنگتن پست در ژانویه ۱۹۷۷ در «رولینگ استون»، گزارشی با جزئیات خارق العاده از همکاری بین سیا و اهالی مطبوعات بود و شناختی کلیدی را در این رابطه به دست داد. در برخی موارد «روزنامه نگاران» عملا کارکنان تمام وقت سیا بوده اند که در کسوت اعضای ستون چهارم درآمده بودند، اما برنشتاین همچنین تایید کرد که حدود ۴۰۰ روزنامه نگار واقعی آمریکایی، در طول ۲۵ سال پیش از آن مخفیانه کارهایی را برای سیا انجام داده بودند. او اشاره کرده بود «روزنامه نگاران طیف کاملی از خدمات پنهانی را به این سازمان ارائه داده اند، از گردآوری ساده اطلاعات تا عمل کردن به عنوان میانجی با جاسوسانی از کشورهای کمونیست. گزارشگران داده های خود را با سیا تقسیم می کردند، سردبیران با کارکنانشان.»
یک گزارش تحقیقی در ۲۶ دسامبر ۱۹۷۷ در نیویورک تایمز دامنه کارزار جهانی سیا برای اثرگذاری بر افکار عمومی از طریق دستکاری در رسانه ها توضیح داده بود: «در تلاش های همیشگی این سازمان برای شکل دهی بر افکار جهانیان، سیا توانسته بود شبکه جامعی از روزنامه نگاران، سرویس های خبری، مجلات، انتشاراتی ها، ایستگاه های رادیو تلویزیونی و سایر نهادها را شکل دهد که به درجات مختلف بر آنها کنترل داشت. یک دهه پیش وقتی که امپراتوری ارتباطاتی این سازمان در اوج دوران کاری خود قرار داشت، بیشتر از ۵۰۰ سازمان اطلاعات و اخبار عمومی و فرد را در برمی گرفت. به گفته یک مقام سیا این عده از نظر اهمیت در درجات مختلفی قرار داشتند، از رادیو اروپای آزاد گرفته تا یک فرد ثالث در کیوتو که می توانست مطلبی را به روزنامه های محلی بدهد. سیا برای این «دارایی های روزنامه نگاری» خارجی سخاوتمندانه پول خرج می کرد.»
برنشتاین تاکید داشت که با ارزش ترین این ارتباط های نزدیک با «نیوریورک تایمز، سی بی اس و تایم اینک (ناشر تایم و نیوزیوک هر دو) بود.» در واقع «نیویورک تایمز به تنهایی» در طول دوره ای تقریبا دو دهه ای پوشش لازم را برای حدود ده عامل سیا تامین می کرد. «این کمک معمولا به دو شکل انجام می شد: تامین شغل و تاییده (در عرف سیا «پوشش روزنامه نگاری») برای عوامل سیا به منظور اعزام به پایتخت های خارجی و در اختیار گذاشتن خدمات پنهانی سیا به گزارشگرانی که کارمند آن نیز بودند، از جمله برخی از شناخته شده ترین خبرنگاران این حرفه.» هر چند سی بی اس نیوز در گماشتن سودمندترین دارایی مطبوعاتی سیا با تایمز اندکی رقابت داشت، اما بی شک با ارزش ترین دارایی خبرپراکنی سیا محسوب می شد. در طول سال ها این شبکه نه تنها پوشش لازم را برای کارکنان سیا تامین کرده بود، بلکه «اجازه داده بود گزارش های گزارشگران سی بی اس به سرویس های خبر واشنگتن و نیویورک منظما از سوی سیا نظارت شود.»
در اواخر دهه ۱۹۷۰ و به دنبال جلسات استماع کمیته اطلاعاتی سنا به ریاست سناتور فرانک چرچ، اصلاحاتی در این باره به اجرا گذاشته شد که ظاهرا به این شکل از نفوذ سیا بر مطبوعات خاتمه داد. با این حال شواهد همکاری های اخیر رسانه ها با سازمان سیا نشان می دهد که هر چند ممکن است شکل این دستکاری ظریف تر شده باشد، ولی هنوز کاملا از بین نرفته است. یک گزارش ویژه که سپتامبر ۲۰۱۴ در اینترسپت منتشر شد، تایید می کرد که مشکل پیوندهای بسیار نزدیک بین سیا و روزنامه نگاران برجسته هنوز به موضوعی صرفا متعلق به تاریخ تبدیل نشده است.
کن سیلورشتاین گزارشگر اینترسپت توانسته بود در پاسخ به دو درخواست خود مبتنی بر قانون آزادی اطلاعات، چند صد سند این سازمان را در ارتباط با این موضوع به دست آورد. این اسناد به شدت قلم گرفته شده تنها روشنگری اندکی به دست می دهند و بخش های قلم گرفته نشده آنها بیشتر حاوی تماس های گزارشگران و ستون نویس ها با سازمان است، در حالی که پاسخ های پرسنل سیا عمدتا قلم گرفته شده است. به نوشته سیلورشتاین «غیرممکن است دقیقا بتوان فهمید که سیا چطور به تحقیقات این خبرنگاران پاسخ داده، چون ایمیل ها تنها یک سویه این گفتگوها را نشان می دهند. سیا با استناد به قانون سال ۱۹۴۹ سیا که این سازمان را از افشای منابع و شیوه های اطلاعاتی خود» معاف می کند، عملا تمام پاسخ های داده شده را به جز اظهارنظراتی که علنا منتشر شده اند قلم گرفته است. سیلورشتاین با شیطنت خاطر نشان کرده که محتوای ایمیل های فاقد سابقه یا پیشینه از سیا به پرسشگر مطبوعات، می تواند منابع و روش های فی مابین را افشا کند»، بسته به اینکه آیا شما «دستکاری در گزارشگران آمریکایی را یک شیوه اطلاعاتی ببینید یا نه.»
با وجود واکنش های شدید، فراوانی تبادلات ایمیلی با گزارشگران آسوشیتدپرس، واشنگتن پست، نیویورک تایمز، وال استریت جورنال و سایر رسانه های بزرگ نشان می داد که روابط حرفه ای (و گاه شخصی) بسیار نزدیکی بین این روزنامه نگاران با سیا وجود داشته است. سیلورشتاین بیشتر توجه خود را معطوف کن دیلانیان کرده، یک گزارشگر امنیت ملی از لس انجلس تایمز که بعدا به آسوشیتدپرس و باز هم بعدتر به ان بی سی نیوز پیوست. رابطه او با سیا بی شک پرسش های آزاردهنده ای را مطرح کرده است. سیلورشتاین گفته است «تعدادی از ایمیل ها نشان می دهند که دیلانیان از رابطه همکاری نزدیکی با سازمان برخوردار بوده و به روشنی وعده پوشش خبری مثبتی را به سازمان می داده و گاه کل پیش نویس گزارش را برای بازبینی پیش از چاپ به سازمان می فرستاده است. در دست کم یک مورد به نظر می رسد که واکنش سیا به تغییرات مهمی در گزارشی منجر شده که در نهایت در لس آنجلس تایمز منتشر شده است.» بازبینی و اصلاح گزارش ها قبل از چاپ و همکاری و تایید رسمی، شرافت کار روزنامه نگار را به مخاطره می اندازد.
یکی از شگردهای دیرینه و مورد علاقه سیا، تولید گزارش های خبری به نفع سیا از جمله گزارش های به وضوح جعلی در رسانه های خارجی است جز اینکه رسانه های آمریکایی در نهایت آنها را انتخاب و چاپ می کنند. شکی نیست که دولت آمریکا هنوز هم روزنامه نگاران خارجی را برای انجام ماموریت های تبلیغاتی در کشورهای متبوع خود به کار می گیرد. برای مثال آمریکا و بریتانیا با استفاده از طیفی از گرارشگران و ستون نویسان خاورمیانه ای، یک اقدام تبلیغاتی مشترک و گسترده را در ارتباط با جنگ داخلی سوریه به راه انداخته بودند. باید پرسید که چگونه این گزارش های خبری «هماهنگ با هم» راه خود را به رسانه های آمریکایی باز می کنند و بر روایت ها و مباحث داخلی درمورد جنگ داخلی سوریه و موضعی که واشنگتن باید در قبال این درگیری ها بگیرد اثر می گذارند. پدیده «واکنش» بالقوه نمونه نگران کننده ای از این است که چگونه سازمان های اطلاعاتی می توانند در مباحث مربوط به موضوع سیاست خارجی در ایالات متحده دخل و تصرف کنند.
آزار دهنده است که تا چه اندازه اکثر رسانه های جریان اصلی دستورکار روایت آفرینی را که سیا و سایر بخش های دولت امنیت ملی تدوین کرده اند به پیش می برند. بیشتر رسانه ها این روایت را گسترش داده اند که کودتاهای انجام شده با هماهنگی سیا در ایران و گوآتمالا در دهه ۱۹۵۰ قیام های دمکراتیک خودانگیخته بوده اند. در موردی اخیرتر رسانه های خبری این ادعاها را انتشار داده اند که صدام حسین دارای یک زرادخانه بزرگ از سلاح های کشتار جمعی است. تقریبا تمام این اطلاعات از تبعیدیان عراقی گرفته شده بود که سیا آنها را روزنامه نگاران «دوست» قلمداد می کرد، از جمله جودیت میلر گزارشگر نیویورک تایمز. شاید تکان دهنده تر از همه این باشد که رسانه های بزرگ به خصوص واشنگتن پست، نیویورک تایمز، سی ان ان و ام اس ان بی سی با اشتیاق به کارزار دولت امنیت ملی برای سیاه نمایی روسیه پیوسته اند. این رسانه های سنگین وزن با شور و حرارت روایت دروغین تبانی بین کارزار دونالد ترامپ و دولت روسیه برای اثرگذاری بر انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ را ترویج دادند. حتی بدتر آنکه آنها ادعای بسیار مطرح شده و بی اساس سیا را تکرار کردند که مسکو برای کشتن سربازان آمریکایی وجوه سخاوتمندانه ای به طالبان پرداخت کرده است.
شاید تمایل روزنامه نگاران برای تبدیل شدن به بلندگوی سیا در چنین موضوعاتی صرفا بازتابی از ساده لوحی ذاتی آنها باشد. اما با توجه به سابقه طولانی این همدستی، این احتمال وجود دارد که جامعه اطلاعاتی به شکلی نظام مند در حال کار با متحدینی باشد که تمایل به این کار دارند. مردم آمریکا که برای تهیه اطلاعات دقیق و مستقل در مسائل خارجی روی حرفه روزنامه نگاری حساب می کنند، قربانیان نهایی این همدستی هستند.
نویسنده: گالن کارپنتر (Ted Galen Carpenter) عضو ارشد مطالعات امنیتی در موسسه کاتو و نویسنده ۱۲ کتاب و بیش از ۹۰۰ مقاله در زمینه امور بین الملل
منبع: https://b2n.ir/u93315
منبع: فارس
false
true
false
true