true
بهگزارش چغادک نیوز به نقل از خبرگزاری تسنیم ، رهبر انقلاب اسلامی در اوایل دهه نود و در دیدار جمعی از فعالین فرهنگی و سینمایی در خصوص تحول سینمای کشور ضمن اشاره به اینکه “علوم انسانی هوای تنفسی مجموعههای نخبه کشور است که هدایت جامعه را بر عهده دارند” گفتند: “اصلاح در علوم انسانی و تحول در سینما و تلویزیون بدون اصلاح پایههای معرفتی علوم انسانی غربی امکانپذیر نیست و اصلاح این پایهها نیز در گرو ارتباط موثر با حوزههای علمیه و علمای دین است”. این نکات جمعی از دغدغهمندان و علاقمندان سینمای جمهوری اسلامی ایران را مجاب کرد که باید در فضای سینمای کشور حرف و گفتمانی تازه زد. اما گفتمان به خاطر توجه به جنبه علمی و دانشگاهی نیازمند گفتگو و هماندیشی است و از سوی دیگر این جریان برای نشان دادن جهت و ملاک خودش باید در میان فیلمهای سال اثری که به موازینش نزدیک بود را انتخاب میکرد.
این نگاه باعث شد که محافل هماندیشی سینما انقلاب و جایزه سینمایی ققنوس به راه افتاد. هم راه این جریان جشنواره سینمایی عمار نیز دست به کار شد و فضای رایج و همیشگی سینمای، حالا دارای وجهه و بعد تازهای شد که البته جای آن سالها خالی بود. میتوان ریشهها و بنیان این جریان را در فضای نقد و تحلیل سینمای کشور در گفتار و نوشتار مرحوم شهید سید مرتضی آوینی دید و حالا جوانان و اساتید دانشگاه در رشتههای مختلف علوم انسانی و اسلامی حوزه و دانشگاه آغازگر راه جدیدی در نقد سینمای کشور شدند.
این نگرش کم کم خود شاخ و برگهای دیگری پیدا کرد و شاهد ورود دانشجویان و طلاب به عرصه محافل نقد و بررسی فیلمهای سینمایی خصوصاً در نقد فیلمهای اجتماعی شدیم. تا جایی این فضا گرم شد که به محض آنکه تنها یکسال محافل هم اندیشی سینما انقلاب برگزار نشد، متولیانی جایزه سینمایی آیینه را راه اندازی کردند که به بهترین فیلم از منظر دینی میپرداخت که البته سال بعد با برگزاری دوباره جایزه ققنوس، از صحنه کنار رفت.
بنابراین رویکرد فرهنگی و فکری به فیلمهای سینمایی ایران که سال خود را با جشنواره فیلم فجر آغاز میکند، امروز بعد از ۱۰ سال دیگر به یک فضا و جریان پرطرفدار تبدیل شده است. امسال نیز برخی دیگر از دانشجویان جمع و محفل دیگری را با عنوان جایزه «آرمان» به راه انداختند و در فرهنگسرای اندیشه به بررسی فیلمها با حضور عوامل فیلم، اساتید و پژوهشگران پرداختند. این جایزه نیز روز گذشته اسامی برترینهای خود را از منظر محتوا اعلام کرد.
همچنین یک رسانه که بازی، کتاب، فیلم و موسیقی را از نظر تربیتی بررسی میکند، بهترین آثار جشنواره فیلم فجر را در روزهای گذشته برای خانوادهها معرفی کرد و در نتیجه فیلمهای کاپیتان، هوک و بچه زرنگ را به عنوان فیلمهای مناسب خانوادهها معرفی کرد.
جرایانهای فوق به طور کلی از سینمای ایران مطالبهگری میکنند. مطالبه ترسیم کاملتر و بهتری از واقعیات جامعه و کشوری به نام جمهوری اسلامی ایران. آنها ضمن نقد به ترسیم عموماً تلخ از فضای کلی کشور، میگویند چرا در همه این سالها مانند سینماهای دنیا، تاریخ، تمدن و فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی به نمایش گذاشته نشده است؟ چرا قهرمانان و شخصیتهای مهم کشور کمتر در سینما دیده میشوند؟ چرا حتی برهههای مهم تاریخ انقلاب اسلامی در سینمای کشور جایش این همه خالی است در حالی که در سینمای شرق و غرب عالم مقاطع تاریخی و مهم سیاسی و اجتماعی خود را به تصویر کشیدهاند؟ دفاع مقدس به عنوان روزهای پرافتخار ایران که در برابر دشمن ایستاد و حتی یک وجب از خاک خود را نداد، در سینمای ما کمتر دیده میشود؛ چرا زن و خانواده سینمای ما با آنچه که ما در اطراف خود و در این کشور میبینیم فاصله دارد؟ و دهها سؤال دیگر که این جریانات میپرسند که همه آنها در صدد توجه دادن سینمای ایران به نگاهی اصیلتر از سنخ ایرانی، مردمی و انقلابی بر اساس رویکرد علمی و دانشگاهی است. در حقیقت این جریان، مبنایی که رهبر انقلاب برای تحول سینمای کشور داشت را مبنای کار خود قرار داده است و به نظر میرسد که آنچه در سینمای ایران در سالهای گذشته رخ داده است را هم باید ناشی از همین رویکرد در نقد جدید سینمای ایران دانست.
در نتیجه به نظر میرسد که دیگر تفکراتی مانند هنر برای هنر برای عموم مردم و همچنین اهالی دانشگاه و فرهیختگان رنگ و بویی ندارد و شاهد قدرت تفکر “هنر در خدمت اعتلای جامعه و خانواده” هستیم. البته این محافل و حلقهها در اهمیت و اندیشیدن در باب هنر و مبانی نظری و فلسفه آن ورود کردهاند و توجه آنان به کارکرد هنر هفتم به معنای نادیده گرفتن ارزش هنر و مسائل ذاتی آن نیست.
این نگاه اما عموماً در سطح دانشگاه و دانشجویان بود و کمتر شاهد ورود خود دولت به این زمینه هستیم. البته در این شکی نیست که باید برنامهها و جریانات نقد از میان بخش غیر دولتی و فضای فرهنگی مردمی و خصوصی بجوشد اما کنارکشیدن دولت و عدم ورود در مسیر تسهیل و همیاری درست نیست. تنها جایی که دولت در این زمینه ورود کرد در جشنواره فیلم فجر سال گذشته بود.
سال گذشته جشنواره فیلم فجر در کنار بخش رقابتی و اکران فیلمهای سودای سیمرغ بخش تازهای را به عنوان بخش فرهنگی در کنار اکران و رقابت فیلمها بر پا کرد. در بخش فرهنگی نشستهای تخصصی با موضوعات میان رشتهای مرتبط با سینما تشکیل شد که در آنها اساتید دانشگاه سینماگران چهره و مطرح کشور و همچنین نخبگان و متفکرین جامعه درباره سینما از چشم اندازهای گوناگون علوم انسانی و فرهنگی صحبت میکردند. بخش فرهنگی به نوعی مانند یک سلسله کارگاههای علمی و اندیشهای در حوزه سینمای ایران بود. در آن نشستها چهرههای مانند هوشنگ توکلی، بیژن عبدالکریمی، عبدالحسین خسروپناه، علی نصیریان و به سخنرانی و ارائه دیدگاههای خود میپرداختند.
بخش فرهنگی در حقیقت پاسخ مثبت و البته بسیار دیر هنگامی به فرمایش رهبر انقلاب درباره برقراری نسبتی دقیق و عالمانه از منظر علوم انسانی به سینما بود. همان چیزی که جریانات دانشجویی و طلاب در سالهای گذشته به آن ورود کردند و حالا در سطحی بالاتر در حال پیگری و رصد بود.
این بخشها اگرچه بخش جنبی جشنواره محسوب میشد اما علاقه مندان هنر هفتم که دوست داشتند مباحث عمیقتری را درباره سینما دنبال کنند به خود جذب کرد. متأسفانه امسال این بخش با وجود غنای محتوایی و مفهومی که داشت از جشنواره فیلم فجر حذف شد. البته برگزاری این بخش در کنار فضای جذاب و پر سر و صدای اکران فیلمها و برنامههای مرتبط با آن در خصوص نشست خبری و فضای رسانهای باعث میشد تا حدودی مخاطب این بخش کاسته شود. اما در عین حال میتوانست با حضور چهرههای مطرح دانشگاهی و پرطرفدار در سالی که جشنواره با خاطر حواشی به کمک نیاز داشت، فضا را با حضور دانشجویان گرمتر کند. این بخش میتوانست برای بار دوم در جشنواره فیلم فجر ادامه یابد و مسیر خود را با عمق بیشتری ادامه دهد تا رفتهرفته مانند نهال نهایی شود که در سالهای آتی با قدرت به کار خود ادامه دهد و این مسئله مهم یعنی اصلاح مبادی معرفتی سینما از منظر علوم انسانی صورت پذیرد.
در هر حال امروز مطالبهگری مردمی و انقلابی از سینمای ایران جان گرفته و سینماگران و هنرمندان به وضوح حضورِ این جریان را مشاهده میکنند.
/نویسنده: محمدباقر صنیعی منش/
false
true
false
true