به تعبیرِ حسن وارسته نویسنده سریال، جوادی رفته رفته بر سر راهش مشکلاتی قرار میگیرند که پیچیدگیهایش التهابآور و باز کردن این گرهها هم اتفاقات عجیب و غریبی را پدید میآورد. سریالی که مخاطبانش با قهرمانی روبرو میشوند که زندگی پرفراز و نشیبی داشته و همه به او میگویند نخبه. شاید یکی از نکات دیگری که هم منتقد دارد و هم مشتاق، تغییر بازیگر نقش اصلی سریال باشد.
نقش جواد جوادی در هر مقطع سنی با یک بازیگر جلو رفته است؛ یونا تدین در کودکی، مانی رحمانی در نوجوانی و روزبه حصاری و محمدرضا رهبری در جوانی این نقش را ایفا کردهاند. در این میان هنرمندی یونا تدین که کودکی جواد را بازی کرد، بیشتر از بقیه مقاطع مورد تحسین کارشناسان قرار گرفت.“بچه مهندس” امنیتی جذابتر شد
در میانِ زیباییهای دوران کودکی و فصل اول سریال، از جایی که گروه سازنده تصمیم گرفتند “بچه مهندس” را وارد فضای امنیتی و جاسوسی کنند این جذابیت و پیگیری مخاطب برای دیدن قسمتهای دیگر و حتی فصلهای بعدی بیشتر هم شد. وقتی جواد دانشجو شده بود و در یکی از دانشگاههای سراسری تهران تحصیل میکرد. او بعد از چند سال تحصیل و زمانی که باید پایاننامهاش را ارائه میداد با مشکلاتی روبرو شد. هک کردن پهپادی جاسوسی و همچنین ماجراهای جاسوسی و امنیتی دیگری که نقطه عطف سریال به حساب میآید.
ادامه این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
* بگذارید از وجه اشتراک سریالهای رمضانی امسال شروع کنم که همه در تصویربرداریاند تا جایی که به خاطر آماده نشدنِ کار یکی از این سریالها ترجیح داد کنداکتور رمضانی را ترک کند؛ تصویربرداریتان تا چه زمانی ادامه دارد؟
تا روز عید فطر کار داریم؛ بسیاری از صحنههای اکشن و درگیریها مانده است. کار پروداکشنِ خاص و عظیمی دارد و نسبت به فصل قبلی دیرتر شروع کردیم. چالشهای دیگری هم داشتیم که قدری چرخه تولید را به عقب انداخت.
* با شکار پهپاد آمریکایی قصه را آغاز کردید؛ چقدر فضای عاشقانه و ملودرامِ داستان را حفظ میکنید و چقدر فضا امنیتیتر پیگیری میشود؟
قصه را با RQ-170 آغاز کردیم چون نخواستیم فصل سوم را ابتر رها کرده باشیم. مخاطبی که ما را دنبال میکند بداند چه اتفاقی افتاد و آن ماجرا چه سرانجامی پیدا کرد. قصهای که به اقتدار و توان دانشمندان ما برمیگردد و همیشه دیدنِ این صحنهها جزو آرمانهای مردم بوده تا اقتدار و موفقیتهای مملکتشان را در سریالهای نمایشی ببینند. میخواستیم مخاطب با چالشها و مخاطراتی که در خط تولید مهندسی معکوسِ این پهپاد بهوجود آمد آشنا شوند. از طرفی دیگر خواستیم سریال در تداوم فصل سوم باشد و به سؤالات مخاطبین پاسخ داده شود.داستان را امنیتی و عاشقانه جلو میبریم
در این میان به فراخور قصه و علاقهمندی مردم به عاشقانههای داستانِ جواد جوادی، این فضا را حفظ کردهایم و حتی به مراتب، درامِ سریال به موقعیتهای پلیسی و امنیتی داستان میچربد. ما سعی کردیم فضای عاشقانه و ملودرام را با موقعیتهای پلیسی و امنیتی درهم تنیده پیش ببریم. هم مخاطبین علاقهمند به ژانر پلیسی و امنیتی لذت ببرند و هم آن کسانی که فضای ملودرام و خانواده را میپسندند. از این جهت دوباره تم “چو عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها” را تعریف کردیم. همان ماجرای عاشقانه جواد و مرضیه و …
نخواستیم مخاطب با خودش بگوید لحنِ داستان تغییر کرده!
برخی شخصیتهای فصل سوم حذف و برخی شخصیتها به فصل چهارم اضافه شدند. تمِ سریال امنیتی است و البته نخواستیم طوری عمل کنیم که مخاطب با خودش بگوید لحنِ سریال و داستان تغییر کرده است. آنچه جزو مؤلفههای فصل سوم بوده را در اینجا هم داریم و هر بخشی که در فصل قبل جذابیت نداشت را حذف و آنچه را جزو آرمانهای مردم بود به کار اضافه کردیم. قصههایمان جاندارتر از فصل قبل شدهاند.
* آیا داستانِ جواد جوادی در فصل چهارم تمام میشود و یا فصلهای بعدی هم دارد؟
قصه جواد جوادی، قصه دانشمندان و جوانان کشور است و تمامی ندارد. بالأخره سایه تهدید از ابتدا بر سر کشور ما بوده و فقط تهدید نظامی نبوده و به تهدید علمی، فرهنگی و فرار مغزها برمیگردد. تا زمانی که این تهدیدها ادامه دارد قصه جواد جوادی هم ادامه دارد. با این خیز نمیرویم که قصه را به حالت تعلیق تمام کنیم و یا پایانش را باز بگذاریم که تماشاگر تشنه فصل بعدی باشد.ما موظفیم قصه را به درستی ببندیم و قرار شد ادامه پیدا کند بنابر اقبال تماشاگر و خواسته صداوسیما میتواند قصه را در ادامه فصل چهارم و یا مجزا از این فصل آغاز کند. اگر قرار است “بچه مهندس” قصه خوبی داشته باشد استقبال میکنیم و اگر قرار باشد به سرنوشتِ سریالهایی دچار شود که در اوج، دچار شکست شدند، ترجیح میدهیم این سریال با خاطره خوش تمام شود.
اتفاقات عجیب و غریب، غافلگیرتان میکند
* قصه پرالتهاب و غافلگیرکننده میشود و یا آرام پیش میرود؟
ما سعی کردیم آرام آرام قصه را شروع کنیم و به یک باره نخواستیم تماشاگر را با شخصیتهای جدید و اتفاقات عجیب و غریبی مواجه کنیم. موضوع قصه شخصیت جواد ما روشن میشود و با دردسرها و مشکلاتی که روبرویش قرار میگیرند دوباره شاهد التهاب، اضطراب و غافلگیریهایی خواهیم بود که از شبِ قبل آغاز شده و در شب آینده به اوج خودش میرسد.
من اعتقاد دارم مرارتهایی که جواد در این فصل متحمل میشود بیشتر از فصلهای قبلی است. هم برای رسیدن به عشقش و هم آرمانهایش. درگیریهایی که بین داستانهای او با آقای توفیقی و مرضیه و همچنین ماجراهایی که دیگر آدمهای اصلی و فرعی داستان دارند که تأثیرشان را در سرنوشت جواد جوادی هم میگذارند.
هرچه جلوتر میرویم با دیدنِ اتفاقات کلانتر و به قولی عجیب و غریبتر، غافلگیر میشوید. اکثر آدمهای قصه تحتالشعاع آن رویداد و حادثهای قرار میگیرند که در پیش است. در واقع طوری قصه را طراحی کردهایم که مخاطب از تماشای قصه خطی خسته نشود و در کنار اصل موضوع، قصههایی را در عرض قرار دادیم که با ماجراهای شخصیتهای دیگر هم آشنا شود و غیرقابل پیشبینی هم باشد. ما امروز نیاز داریم با قصههای پخته و توجه به شخصیتهای فرعی، داستانهای سریالهایمان را به گونهای جلو ببریم که مخاطب به راحتی حدس نزند و منتظر لحظه به لحظهاش باشد.عجیب و غریب تمام میکنیم
* این فصل را با ماجرای پهپاد آمریکایی آغاز کردید؛ آیا پایان داستان هم با یک اتفاق خاص و غافلگیرکننده تمام خواهد شد؟
بله. اتفاقات عجیب و غریب زیادی را خواهید دید و حتماً با یکی از همین اتفاقات غافلگیرکننده تمام میکنیم. امیدواریم به همه این اتفاقات برسیم و در این روزهای تصویربرداری بتوانیم هرآنچه که جزو اهدافمان است را جلوی دوربین ببریم.
تغییرات و تحولات در کارگردانی و بازیگری
* در کارگردانی و بازیگر نقش اول تغییرات و تحولاتی داشتید…
من نمیتوانم بگویم این تغییرات بیتأثیر نبوده است. آقای کاوری لحن و نگاه و زاویه کارگردانی خودش را دارد و درست هم هست. آقای غفاری هم امضای خودش را دارد. به نظرمن تا اینجا کاوری خوب بوده و توانسته به آن لحن گذشته وفادار باشد. اما در مورد برخی از شخصیتها که هجمههای سنگینی هم به سمت ما آمد که بسیاری سؤال کردند چرا برخی از شخصیتهای فصل قبلی حذف شدند یا حضور ندارند؟ چرا از شخصیتهای جدید استفاده کردید؟ درباره این اتفاقات که بعضاً هم توسط عدهای متهم شدیم، به وقت مقتضی، صحبت خواهم کرد.