- 20 خرداد 1400
- اخبار استان , خبر ویژه , صفحه اصلی چغادک نیوز , کارنمای انتخابات 1400
- کد خبر 88056
- ایمیل
- پرینت
true
true
true
false
false
true
true
true
سایز متن /
true
به گزارش چغادک نیوز: انتخابات شورای شهر بوشهر در آستانۀ برگزار شدن است. یکی از متفاوت ترین چهره های این دوره از انتخابات شورا مبین کرباسی است که در فضای نه چندان مطلوب فعلی، با هدف احیای منزلت عمارت امیریه و گفتمان جامعه مدنی پا به عرصۀ رقابت نهاده است, اما پرسش های بسیاری از او وجود دارد, او چرا کاندیدا شده؟ چگونه می خواهد مؤثر ظاهر شود؟ نداشتن رزومۀ اجرایی را چگونه پاسخ می دهد؟ چالش های مدیریت شهری را چگونه حل خواهد نمود؟ این پرسش ها و پرسش های دیگر را در مصاحبه ای خواندنی و مفصل با مبین کرباسی طرح کردیم و پاسخ های شفافی از او گرفتیم.
آقای کرباسی چه شد در این فضا تصمیم به مشارکت در انتخابات گرفتید؟
دموکراسی خواهی و راه توسعه، مسیر اشک و خون و استقامت است. راه دشوار آزادی و حقوق شهروندی و رسیدن به جامعهای رشد یافته که اخلاق و معنویت و قانون در آن حاکم باشد، راه خار مغیلان است و جورکش دوران شدن همانقدر که دلیل برای مأیوس بودن هست، دلیل برای امیدوار بودن هست. همانقدر که دلیل برای قهر کردن و نیامدن هست، همانقدر هم دلیل برای تداوم حضور در انتخابات هست.
بیاییم که چه شود؟ شهرداری و شورا در بوشهر مفتضح شده، آبرویش ریخته، مدنیتش ساقط شده، کارامدیاش زایل شده، شفافیت ندارد، بیاییم و رأی بدهیم که باز فساد در فساد شود؟ مگر شوراهای قبلی چه کردهاند؟ و درست به همین دلیل میتوان در انتخابات شرکت کرد: هزاران میلیارد تومان در سالهای آینده، توسعۀ فرهنگی بوشهر، اعادۀ حیثیت از شورا، احیای مدنیت، بازگرداندن بوشهر به محور توسعه، زنده کردن روح شورا که حقوق شهروندی است و مشارکت آحاد مردم در ادارۀ شهرشان! اینها دلایل کمی نیست.
اینک ما مختاریم که کدام راه را برگزینیم. شورای ششم میتواند بهتر از شورای پنجم و یا چهارم باشد و در عین حال میتواند شورایی به مراتب بدتر از شورای پنجم و یا چهارم باشد. این ما هستیم که انتخاب میکنیم شورای بعدی چگونه شورایی باشد. من آمدم به عنوان نامزد و اگرچه بسیاری از دوستان از حضور نهی میکردند، دوستان دیگری بر کاندیدا شدن تأکید میکردند.
من در نهایت آمدم چون باور دارم میتوان شورایی بهتر ساخت و میتوان فردایی بهتر رقم زد. تا تصمیم آحاد شهروندان چه باشد.
شما متعلق به طیف سیاسی و اجتماعی هستید که عمدۀ آنان مشارکت در انتخابات را بیفایده میدانند. شما چه ارتباطی با این بدنه و بخش از جامعه دارید؟
این واقعیت جامعۀ امروز ماست که طبقۀ متوسط شهری خیلی سرخورده و خشمگین است و انگیزۀ کافی برای مشارکت در انتخابات ندارد. اما من نکتهای دارم؛ دغدغهای دارم! رأی فرهیختگان امروز اگر به داد شهر بوشهر نرسد فرجام و سرنوشت آن چه خواهد بود؟ اگر فرهیختگانی که آراء خود را ارزش میگذارند و برای رأی خود چنان تقدّسی قائل هستند که آن را مبنای مشروعیت بخشی به سیستم و نظام حکومتی میدانند و امروز به خاطر سرخوردگیها با مضایقه کردن این رأی درصدد هستند پیام روشنی به مجموعۀ حکمرانی کشور بدهند، اگر در انتخابات شورای شهر به داد شهرشان نرسند، این شهر در چهار سال پیش رو به دست کدام نیروها و گروهها خواهد افتاد؟ آیا نباید انتظار داشت سرنوشت ناخوشایند دیگری در کمین این شهر و مردمانش باشد؟ فرهیختگان باید به صحنه برگردند. رها کردن میدان، یعنی پیش روی پوپولیسم و عوام فریبی! یعنی میدانداری پولهای کثیف و عقبگرد در هر چه که به دست آوردهایم. راه حل قهر نیست.
پس راه حل چیست؟ اقشار ناراضی اعتراضات جدی دارند جناب کرباسی!
جامعۀ مدنی تنها راه حل این شرایط است. مردم متفرق و پراکنده و در عین حال خشمگین و ناراضی نمیتوانند مؤثر ظاهر شوند. تنها راه حل جامعۀ مدنی و مدنیت است. باید جامعه متشکل شود. رأی باید داد و آنگاه باید به نهادهای مدنی رجعت کرد. در قالب نهادهای مدنی از رأی داده شده صیانت کرد، از رأی داده شده محافظت کرد. اگر احزاب ما انتخاباتی شدهاند، جامعۀ ما نیز جامعهای انتخاباتی است؛ اما این برای توسعه کافی نیست. جامعه تنها از انتخاباتی تا انتخابات دیگر حضور دارد.
در ضمن ادوار شورا کجاست؟ تداوم حضور از آغاز آن مهمتر است. باید به کمک نهادهای مدنی این حضور را تداوم بخشید و مطالبه کرد و مطالبات را نمایندگی نمود و نمایندگان را وادار ساخت که منافع جامعه را پاس بدارند.
آقای کرباسی یکی از ایراداتی که به شما گرفته میشود نداشتن رزومۀ مشخص اجرایی است. بدون تجربۀ اجرایی مردم چگونه به فردی مثل شما میتوانند اعتماد کنند؟
نسل من نسلی است که به معنای واقعی کلمه سوختۀ تبعیض و بیعدالتی است. من و نسل من که اینک به میانسالی میرسد، در اوج شکوفایی جسمی و ذهنیاش، کدام در و راه را به روی خود باز دید و استفاده نکرد؟ میلیونها جوان ایرانی، متولدین دهههای پنجاه و شصت، که سرشار از استعداد و ظرفیت بوده و هستند، آیا کسی به آنها مجال و فرصت حضور در مَناصب اجرایی را داد که اینک از ما و امثال مبین کرباسیها رزومههای اجرایی سنگین و وزین میخواهند؟ رزومه چگونه بیاوریم وقتی هیچ کس بهایی به ما و نسل ما و تواناییهای نسل ما نداده؟ آیا این خود یک بیعدالتی دیگر نیست که در حق نسل ما روا داشته میشود؟ آیا گذاشتند؟ آیا خواستند؟ آیا راه دادند؟ آیا پذیرفتند؟ ما کدام فرصت را در اختیار داشتیم که خود را اثبات کنیم و اثبات نکردیم؟ کی و کجا قانونِ بازی به نفع چرخش نخبگان و چرخش نسلها نوشته شد تا دری به روی مبین کرباسیها و امثال مبین کرباسیها گشوده شود؟ رزومۀ من عقبۀ سیاسی و اجتماعی من است. کجا بودهام و با چه گروههایی کار کردهام و اینک کجا هستم! سالها در بازار کار کردهام و داشتههایم به اندازۀ ریالی به فساد و رانت آلوده نیست! سالها تدریس کردم و دانشجویان زبدهای را پرورش دادم. رزومۀ من مجمع دانا به عنوان نخستین حزب استانی عصر پسا مشروطه در بوشهر است که به اتفاق دوستان شفیق و یاران استوار بنیادش نهادیم برای داشتن فردایی بهتر. اگر در ساختار حکمرانی مجالی نداشتیم، در عرصۀ مدنیت و جامعه خود را اثبات کردهایم و پای مملکت خود و شهر خود ایستادهایم. نه به انفعال کشیده شدیم و نه به خشونت و رادیکالیسم غلطیدهایم، نه مهاجرت کردهایم و خوش باشی در فرنگ را به رنج کشیدن در مملکتمان ترجیح دادهایم و نه جذب باندهای قدرت و فساد شدهایم. دوشادوش جامعه خود رنج کشیدهایم، بیعدالتی دیدهایم و باز هم راه سخت گذار به جامعهای آباد و آزاد و توسعه یافته را صبورانه طی میکنیم.
مهمترین مشکلات شورای شهر را چه میدانید؟ چه درکی از مشکلات شهر دارید؟
بوشهر، شهر سراسر فرصت است. مهمترین مشکل بوشهر فقدان مدیریت منسجم است. شهر ما استعداد و ظرفیت اقتصادی بسیار دارد. مهمترین دلیل عدم توسعه، نداشتن استراتژی مشخص توسعه و حرکت اجماعی و انسجامی بر محور آن بوده. بوشهر امروز تاریخیترین مطالبهاش برآورده شده و بناست در جوار این شهر بندر آزاد تجاری ایجاد گردد. امروز باید این فرصت را به عنوان محور توسعه بوشهر لحاظ کرد. موفقیت یک شهر در گرو اجماع نخبگان آن شهر است. چالش ما نبودن هماهنگی میان دستگاههای مدیریتی است که از آسفالت کردن و واکندن آن آسفالت یک معبر شروع میشود و تا بالاترین ردههای مدیریتی ادامه پیدا میکند.
شما به تنهایی چه کاری میتوانید کنید؟ رویاهای بزرگی دارید. اما مدیریت یک کار تیمی و گروهی است.
بله! رویاهای ما بزرگ است. این شهر رویاهایش را از دست داده. اما این نقصان نظام انتخاباتی ماست که متأسفانه حزبی نیست. عمدتاً ائتلافی است و جبههای و در غیر این صورت هم انتخابات به صورت تودهای برگزار میشود. مکانیسم انتخابات و تحول آن مسیر معینی دارد که خارج از این بحث است.
اما تا آنجایی که به شخص خود من مربوط است من متعلق به گفتمان مشخصی هستم. خط مسیر توسعه را از «مدل دکتر سریع القلم» تعقیب میکنم که اجماع نخبگان محور و کانون آن است. نخبگان یعنی دارندگان هوش و سواد و علم، دارندگان ثروت و دارندگان قدرت و دارندگان منزلت اجتماعی. این اجماع در استان بوشهر و به ویژه شهر بوشهر بر سر مسئلۀ توسعۀ بوشهر پدیدار نشده.
جامعۀ متکثر ما، نامنسجم مانده. انسجام جامعه با محوریت نخبگانش راهبرد توسعۀ استان خواهد بود. من به عنوان یک مدیر خود را مجری این ایدۀ کانونی میدانم که دارندگان علم و سواد و تخصص را به دارندگان قدرت اجرایی و قدرت اقتصادی برسانم تا بتوان مشکلات را تعدیل کرده و بوشهر را به محور توسعه بازگرداند.
شما خیلی امیدوار هستید. چرا فکر میکنید این بار فرق دارد و موفق میشوید؟
موفق شدن فرق دارد با تلاش کردن. موفق شدن منوط به تلاش کردن است. من همۀ زندگی خود را جنگیدهام. باز هم باید به مبارزه برای رسیدن ایران به توسعه ادامه داد. هیچ دلیلی وجود ندارد که اگر تا امروز نشده بعد از این هم نشود. شاید دیر شده، شاید هزینههای بیهوده فراوان به ما تحمیل شده، اما گریزی از ادامۀ این مسیر نیست. ما نه ناامید میشویم و نه خسته میشویم و نه تسلیم میشویم. اگر جامعه اراده کند، قدرتی بالاتر از قدرت جامعه وجود ندارد.
اگر جامعه بخواهد و مطالبات خویش را سامان دهی شده و مبتنی بر عقلانیت و علم و مدنیت پیگیری کند، سرنوشت چیزی جز پیروزی برای آن ملت رقم نخواهد زد. ما هستیم و این مملکت و شهر از آن ماست.
شما خیلی داعیه مبارزه با فساد دارید. خیلیها با این ادعا آمدند و یا شکست خوردند یا خود بعدها به جرم فساد اقتصادی به زندان افتادند. مردم دیگر باوری به این حرفها ندارند و همه را شعاری میبینند. چرا باید باور کرد شما فرق دارید؟
در همین سیستم محمود صادقی آمده. در همین سیستم مهدی حاجتی آمده. در همین سیستم و در همین دوران سخت افراد پاک دستی مثل الهام فخاری یا بهاره آروین آمدند در شورای تهران. در همین بوشهر چهرهای مثل الهام بارگاهی در شورای چهارم برآمده که نه تنها جذب فساد نشدند که در مبارزه با فساد بسیار هم راسخ بودند و هر یک به نوعی هزینههای این مبارزه را هم دادهاند. مهم این است که ما چه کسانی را انتخاب میکنیم. سیستم ما نقص بسیار دارد و میتواند فساد پرورش دهد.
اما در عین حال مبارزان راسخی هم با فساد در این سیستم طلوع کردهاند و تأثیرات قاطعی هم داشتهاند. اقدامات محمود صادقی به شفافتر شدن مناسبات مالی در قوۀ قضائیه منجر شد. یا الهام بارگاهی در روشن کردن افکار عمومی در خصوص بسیاری از مراودات مالی شهرداری بوشهر تأثیرگذار بود. پس نباید ناامید بود. به اتکا و اعتماد به این دستاوردها میتوانم شهامت کنم و بگویم که میشود و میتوانیم.
چرا فکر میکنید باید باور شوید؟
من همۀ جوانی خود را در آرزوی توسعۀ این مملکت بودهام. دست کم بیست سال سابقۀ فعالیت سیاسی من ضامن و معرّف من است. کجا بودهام و با چه طرز تفکری انس و الفت داشتهام. کجا ایستادهام و چه دستاوردهای مدنی مشخصی به بار نشاندهام. ما و امثال ما که میلیونها نفر هستند و جوانی خود را در آرزو و تلاش برای توسعه این مملکت و شهر صرف کردهاند، خود را گواه خود میدانند.
من معرّفی ندارم جز گذشتهام و زندگی شفاف و روشنی که سپری کردهام. باور دارم یک روز همۀ دل سوختگان این مملکت از هر خط و جناحی سرانجام یکدیگر را خواهند یافت و بر زخمهای عمیق مملکت و شهر خود، مرهم خواهند نهاد و تیمادار مُلک خویش میشوند. من باور دارم که دوباره صبح میشود؛ هر چقدر شب عمیق و سرد و تاریک باشد.
false
true
false
true